1مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
2استاد مؤسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال
3استادیار بخش تحقیقات چغندرقند، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مشهد، ایران
4مربی پژوهشی بخش تحقیقات چغندرقند، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مشهد، ایران.
چکیده
بهمنظور انتقال مقاومت به بیماری ریزومانیا از ارقام تجاری به رگههای چغندرقند، در سال 1386 تلاقی بین 11 رقم تجاری مقاوم به بیماریهای مهم چغندرقند بهعنوان والد گردهافشان با بوتههای نرعقیم موجود در دو لاین تیپ O دارای ژنهای خودباروری(231 و 261) بهعنوان والد مادری انجام شده و تعداد 299 تک بوته هیبرید برداشت گردید. والدهای پدری و مادری براساس تعداد تک بوته هیبرید تولید شده در داخل ایزوله با یکدیگر مقایسه شدند. هیبریدهای تولید شده در شرایط مزرعه آلوده به ریزومانیا از نظر شاخص زردی برگها و درصد آلودگی به بیماری ریزومانیا ارزیابی شدند. بین تعداد تک بوته هیبرید برداشت شده از والدین مادری، اختلاف زیادی وجود نداشت. والدمادری 261 با 2/54 درصد، تعداد هیبرید بیشتری را در مقایسه با والد مادری 231 با 8/45 درصد، دارا بود. ولی والدین گردهافشانها از نظر تعداد تک بوته هیبرید برداشت شده با یکدیگر اختلاف زیادی داشتند. تک بوتههای برداشت شده همچنین از نظر تعداد هیبرید مقاوم تولید شده نیز مقایسه شدند. بین تعداد هیبرید مقاوم حاصل از والدین مادری اختلاف زیادی وجود نداشت، اما والدین گردهافشانها از نظر تعداد هیبرید مقاوم بهدست آمده از آنها با یکدیگر اختلاف زیادی داشتند، بهطوریکه بیشترین تعداد هیبرید مقاوم براساس نمره زردی برگ مربوط به نتاج حاصل از والد گردهافشان رقم شماره هفت بهمیزان 0 8/80 درصد و کمترین تعداد هیبرید مقاوم بر این اساس مربوط به نتاج حاصل از والد گردهافشان شماره هشت با صفر درصد بود. بالاترین تعداد هیبرید مقاوم بر اساس درصد آلودگی به ریزومانیا در ریشه (70/57 درصد) به هیبریدهای حاصل از والدگردهافشان شماره هفت و کمترین تعداد هیبرید مربوط به نتاج حاصل از والدهای گردهافشان دو، هشت، نه و 11 بود. تعداد هیبریدهایی که از والدهای گردهافشان یک، سه، چهار، پنج، شش، هفت و10 بهدست آمدند، نیز قابلتوجه بود. بنابراین، این هیبریدها در تلاقی با رگههای تیپ O پتانسیل بیشتری را در تولید نسلهای در حال تفکیک برای انتقال ژنهای مقاوم خواهند داشت. بین تک بوتههای هیبرید برداشت شده والدین مادری 231 و 261 از نظر نمره زردی برگها و شاخص بیماری ریزومانیا اختلاف زیادی مشاهده نشد ولی اختلاف آنها با شاهدهای مقاوم و متحمل در سطح احتمال پنج درصد معنیدار بود. اما بین11 والدگردهافشان از نظر نمره زردی برگها و درصد آلودگی به بیماری ریزومانیا اختلاف معنیداری در سطح پنج درصد وجود داشت، بهطوریکه کمترین نمره زردی و درصد آلودگی به ریزومانیا در بین گردهافشانها مربوط به رقم شماره هفت و بیشترین آن مربوط به رقمهای شماره هشت و نه بود.
The possibility of transferring of rhizomania resistance genes from genetically broad based populations and varieties into sugar beet lines
نویسندگان [English]
H. A. Shahbazi1؛ S.Y. Sadeghian2؛ M. Ahmadi3؛ J. Soltani4
1Instructor of Agricultural and Natural Resources Research Centre- Khorasan Razavi
2Professor of Seed and Plant Certification Institute
3Assistant professor of Sugar Beet Research Department, Khorasan Razavi Agricultural and Natural Resources Research Center, AREEO, Mashhad, Iran.
4Instructor of Sugar Beet Research Department, Khorasan Razavi Agricultural and Natural Resources Research Center, AREEO, Mashhad, Iran.
چکیده [English]
In order to transfer rhizomania resistance genes to improved sugar beet lines, crosses were made between 11 commercial resistant varieties and two improved inbred O-type lines of sugar beet (231 and 261) at Agricultural Research Center of Khorasan Razavi and Jam sugar factory in 2007. O-types carried self fertile (Sf) genes and contained male sterile (MS) genotypes. Commercial varieties were used as pollinators and inbred lines as female parents. Males and females were examined for the amount of hybrid seeds production, yellowish color of leaves and infection index of rhizomania on the root. However, seeds were harvested from 299MS plants within O-types. Males and females were compared based on the amount of viable seeds produced on each plant. The results showed that females did not represent significant differences although the line 261 produced 54.2 percentages of hybrids with enough viable seeds when compared to the line 231 with 45.8 percentages. Pollinators were significantly different at 5 percentages probability level in respect of producing consequent hybrids with enough seeds. Scales of yellow color of leaves and resistance index of roots were statistically similar to the growth period of plants. The results displayed that crosses originated from various pollinators reacted differently (at 5% probability level) to yellow color change of leaves and root infection index to rhizomania during the growth period. The lowest percentage of green leaf belonged to the population No. 8 and the highest to No. 7 that figured about 0 and 80.8 percentages, respectively. The highest disease resistance index appeared for the No. 7 and the lowest for pollinators like numbers 2, 8,10 and 11; but progenies of test crosses resulted from populations No. 3,4 and 5 were also ranked in the resistant group. Therefore, progenies obtained from later mentioned populations have higher potential than others in transferring resistance genes into sugar beet lines. The results displayed that crosses originated from various pollinators reacted differently (at 5% probability level) to yellow color change of leaves and root infection index, but females(231 and 261) did not represent significant differences.