مقدمه
عدس (.Lens culinaris Medik) یکی از مهمترین حبوبات سرمادوست است که در ایران اغلب بهصورت دیم کشت میشود
(Parsa & Bagheri, 2008). با توجه به ارزش اقتصادی، زراعی و نقشی که این گیاه در تناوب با غلات دیم نظیر گندم دارد، یکی از مناسبترین گیاهان زراعی در تناوب بهشمار میرود. عدس در سطح جهانی دارای سطح زیر کشت بیش از پنج میلیون هکتار و مجموع تولید بیش از 5/6 میلیون تن با میانگین عملکرد 1305 کیلوگرم در هکتار میباشد و ایران بهترتیب رتبه هشتم و سیزدهم و سیو هفتم را درخصوص سطح زیر کشت، مجموع تولید و عملکرد به خود اختصاص داده است
(FAO, 2020). در سال زراعی 1400-1399 سطح زیر کشت عدس کشور 46507 هکتار با تولید 26609 تن و عملکرد آبی 1709 و دیم 466 کیلوگرم در هکتار بود و استان گیلان با 208 هکتار سطح زیر کشت و تولید 183 تن، دارای عملکرد آبی 3526 و دیم 856 کیلوگرم در هکتار بود (Agricultural Statistics, 2021).
مدیریت علـفهـای هـرز از عوامـل ضروری برای موفقیت یک سـامانه تولیـد کشـاورزی اسـت. علفهای هرز از مهمترین عوامل زیستی هستند که عملکرد عدس را تحت تأثیر قرار میدهند
(Tepe et al., 2004). رشد اولیه عدس کند بوده و علفهای هرز زمان کافی برای اشغال فضا و رقابت برای منابع را داشته و میتوانند کمیت و کیفیت محصول را به نحو قابل ملاحظهای تحت تأثیر قرار دهند (Ahmadi et al., 2015). حضور علفهای هرز سبب کاهش قابل توجه عملکرد عدس شده و وجین علفهای هرز سبب افزایش 7/46 درصدی عملکرد شد (Mousavi & Ahmadi, 2008). ملک ملکی و همکاران (Malek Maleki et al., 2013) تعداد غلاف در بوته را حساسترین جـزء عملکرد گیاه عدس معرفی و اظهـار داشتند که این صفت به شدت تحت تأثیر رقابت علفهای هرز قـرار میگیرد. شدت رقابت علفهای هرز به گونه علفهرز، شدت آلودگی، دوره تداخل و شرایط اقلیمی تأثیرگذار بر رشد علفهرز و گیاه زراعی وابسته است (Erman et al., 2008).
ژنوتیپهای مختلف گیاهان زراعی توانایی رقابت متفاوتی با علفهای هرز دارند و ویژگیهای مورفولوژیکی از قبیل ارتفاع بوته و سطح برگ در افزایش توان رقابتی بسیار مهم هستند
(Baghestani et al., 2005). قدرت رقابتی ارقام مختلف گیاهان زراعی در مقابل علفهای هرز بهواسطه تفاوت در ویژگیهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک آنها نظیر ارتفاع، تعداد ساقه بارور، ماده خشک تجمعی، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و سرعت رشد نسبی متفاوت است (Mohammaddoust Chamanabad et al., 2015). قدرت رقابتی ارقـام مختلـف یک محصول متفاوت بوده و همین عامل میتواند بهعنوان یـک ابـزار در مدیریت پایدار علفهای هرز مورد استفاده قرار گیرد.
اسـتفاده از علفکشها بهعنـوان یکـی از ابزارهـای مـدیریت علفهای هرز در کشت عدس در ایران چندان مورد توجه قرار نگرفته است
(Ahmadi et al., 2015). کاربرد علفکشها بهعنوان یک روش مکمل یا جایگزین چنانچه کنترل علفهای هرز به صورت وجین دستی مقدور نباشد، قابل توصیه است (Kayan & Adak, 2006). علفکشهای لینورون، پندیمتالین و پرومترین برای کنترل علفهای هرز عدس به ثبت رسیدهاند (Zand et al., 2019). کارایی علفکشهای پرومترین(1500 گرم ماده موثره در هکتار) و لینورون (900 گرم ماده موثره در هکتار) در کنترل علفهای هرز کشت زمستانه عدس
(Erman et al., 2004) و کارایی علفکش لینورون (900 گرم ماده موثره در هکتار) در کنترل علفهای هرز کشت بهاره عدس
(Tepe et al., 2004) مطلوب بود. کاربرد علفکشهای پندیمتالین، تریفلورالین و پیریدیت درکنترل علفهای هرز عدس مؤثر بود
(KarimMojni et al., 2004). کاربرد تریفلورالین (1000 گرم ماده موثره در هکتار)، ایمازتاپیر (50 گرم ماده موثره در هکتار بهصورت پیشکاشت مخلوط با خاک) و فنمدیفام+دسمدیفام (490 گرم ماده موثره در هکتار) اثرات گیاهسوزی روی عدس بهاره و پاییزه نشان داد (Erman et al., 2004). کاربرد پیشرویشی علفکشهای سیانازین و پرونامید عملکرد عدس را در کشت زودهنگام و دیرهنگام بهترتیب به میزان 59 و20 درصد افزایش داد (Pala & Mazid, 1992). علفکشهای ایمازتاپیر (50 گرم ماده مؤثره در هکتار) و پرومترین (1000 گرم ماده مؤثره در هکتار) و اختلاط هریک از این دو علفکش با پندیمتالین (1200 گرم ماده مؤثره در هکتار) در مخزن، بدون داشتن اثرات گیاهسوزی روی عدس، علفهای هرز را بهطور مؤثری کنترل کردند و عملکرد را افزایش دادند؛ اگرچه کارایی علفکشها در خاک سنگین کمتر بود. اختلاط اکسیفلورفن (240 گرم ماده موثره در هکتار) با پرومترین (1000 گرم ماده مؤثره در هکتار) نیز با کنترل مطلوب علفهای هرز عملکرد عدس را افزایش داد؛ اگرچه مصرف دز بالای پرومترین (1500 گرم ماده مؤثره در هکتار) اثرات گیاهسوزی روی عدس نشان داد (Mohamed et al., 1997). علفکش ایمازتاپیر (75 گرم ماده مؤثره در هکتار) با کنترل مطلوب علفهای هرز فاقد اثرات گیاهسوزی روی عدس بود؛ ولی متریبیوزین روی عدس اثرات گیاه سوزی نشان داد (Ahmadi et al., 2015).
از آنجایی که خسارت علفهای هرز به قابلیت رقابت گیاه زراعی بستگی داشته و اثر علفکشها میتواند در ارقام و ژنوتیپهای مختلف یک گونه زراعی متفاوت باشد، لذا این آزمایش با هدف بررسی دو ژنوتیپ عدس از نظر توانایی رقابت با علفهای هرز و ارزیابی اثر علفکشها در کنترل علفهای هرز به اجرا در آمد.
مواد و روشها
این پژوهش در روستای میکال بخش دیلمان شهرستان سیاهکل (استان گیلان) با عرض جغرافیایی 36 درجه و 87 دقیقه شمالی و 49 درجه و 96 دقیقه شرقی با ارتفاع 1451 متر بالاتر از سطح دریاهای آزاد، در بهار سال زراعی 99-1398 انجام شد. کمینه، بیشینه و میانگین دما طی فصل رشد عدس (از ماه فروردین تا ماه شهریور) بهترتیب 8/2-، 9/36 و 38/16 درجه سلسیوس و مجموع بارندگی سالیانه 1/217 میلیمتر بود.
جهت تعیین مقدار عناصر غذایی مورد نیاز برای رشد مطلوب گیاه، 12 نمونه خاک تا عمق 30 سانتیمتری نقاط مختلف قطعه زمین آزمایشی در مرحله قبل از کاشت بهطور تصادفی انتخاب شده و پس از تهیه نمونه مرکب، خصوصیات خاک تعیین شد (جدول 1).
|
جدول 1- خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک محل اجرای آزمایش.
Table 1. Physical and chemical characteristics of the soil in the experimental location.
|
|
Electrical conductivity
(ds m-1)
|
pH
|
Absorbable Potassium
(mg kg-1)
|
Absorbable Phosphorus
(mg kg-1)
|
Total Nitrogen (%)
|
Organic carbon (%)
|
Clay (%)
|
Silt (%)
|
Sand (%)
|
Soil texture
|
Soil
depth (cm)
|
0.46
|
7.1
|
192
|
39.2
|
0.08
|
0.75
|
10.5
|
27.5
|
62
|
Sandy loam
|
0-30
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
عملیات خاکورزی و آمادهسازی پشتهها در بهار و 10 روز قبل از کشت انجام شد. تهیه بستر کاشت شامل شخم، دو دیسک عمود برهم، تسطیح با ماله و افزودن کودهای شیمیایی (50 کیلوگرم از هریک از کودهای اوره (46 درصد نیتروژن) سولفات پتاسیم (51 درصد اکسید پتاس) در هکتار بود. ابعاد هر کرت 4/2×3 متر (مساحت 2/7 متر مربع) شامل هشت ردیف کاشت هریک به طول سه متر و فاصله بین ردیف 30 سانتیمتر و فاصله روی ردیف دو سانتیمتر بود. فاصله یک متر بین بلوکها و 50 سانتیمتر بین کرتها و یک ردیف از کنارههای هر کرت بهعنوان اثر حاشیهای درنظر گرفته شد. بذور قبل از کاشت با قارچکش کاربوکسینتیرام (ویتاواکس، پودر قابل تعلیق 75%) با نسبت 5/2 در هزار ضدعفونی شدند. کاشت در اواخر فروردینماه (تاریخ کاشت مرسوم منطقه) بهصورت دستی به تعداد دو بذر در کپه و در عمق شش سانتیمتری خاک صورت گرفت.
آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار اجرا شد. عواملآزمایشی عبارت از ژنوتیپ عدس در دو سطح (رقم کیمیا و توده محلی) و برنامه کنترل علفهای هرز در شش سطح شامل دوبار وجین دستی، یکبار وجین دستی، پندیمتالین+ وجین، پندیمتالین+ پیریدیت، پیریدیت، و شرایط آلوده به علفهرز بودند. برای رفع مسئله کاهش عملکرد ناشی از پتانسیل پایین عملکرد ارقام محلی، رقم کیمیا بهعنوان یک رقم پرمحصول برای شرایط دیم و مناطق معتدل سرد و نیمهگرمسیری کشور معرفی شده است (Sabaghpour et al., 2013). وجین دستی علفهای هرز، در تیمار دوبار وجین در چهار و هشت هفته پس از کاشت، و در تیمار یکبار وجین و تلفیق وجین با کاربرد علفکش در چهار هفته پس از کاشت انجام شد. کاربرد دز توصیهشده علفکشهای پندیمتالین (استامپ، امولسیونشونده غلیظ 33%) بهصورت پاشش علفکش به میزان 990 گرم ماده موثره در هکتار (یک روز پس از کاشت عدس) و پیریدیت (لنتاگران، امولسیونشونده غلیظ 60%) بهصورت پاشش علفکش به میزان 1200 گرم ماده موثره در هکتار بعد از سبزشدن گیاه در مرحله چهار تا شش برگی عدس (ارتفاع چهار تا هشت سانتیمتری) و مرحلة دو تا چهاربرگی علفهای هرز صورت گرفت (جدول 2). در تیمار تداخل تمامفصل هیچگونه عملیات کنترل علفهای هرز انجام نشد. در تیمارکنترل شیمیایی سمپاشی با استفاده از سمپاش پشتی شارژی مدل ماتابی صورت گرفت که برای علفکش پندیمتالین مجهز به نازل شرهای و برای پیریدیت مجهز به نازل بادبزنی تخت بوده و برای سمپاشی 300 لیتر در هکتار محلول سم کالیبره شد.
جدول 2- خصوصیات علفکشهای مورد استفاده در آزمایش.
Table 2. Herbicide characteristics and application method in the experiment.
|
Common
name
|
Trade
name
|
Formulation
|
Chemical
family
|
Recommended rate (g ai ha-1)
|
Application method
|
pendimethalin
|
Stomp
|
EC, 33%
|
Dinitroaniline
|
990
|
Pre-emergence
|
pyridite
|
Lentagran
|
EC, 60%
|
Phenylpyridazine
|
1200
|
Post-emergence
|
|
|
|
|
|
|
|
بهمنظور بررسی جامعه علفهای هرز، نمونهبرداری از جمعیت علفهای هرز 32 و 48 روز بعد از کاشت با استفاده از کوادراتی به ابعاد 50×50 سانتیمتر (25/0 متر مربع) انجام شد. علفهای هرز به تفکیک گونه شناسایی، شمارش و سپس کفبُر شده و به آزمایشگاه منتقل شدند. پس از خشکشدن در آون با دمای 75 درجه سلسیوس به مدت 72 ساعت توزین شدند. کارایی برنامههای کنترل علفهای هرز از طریق محاسبه درصد کاهش تراکم و وزن خشک علفهای هرز نسبت به تیمار آلوده به علفهرز (معادله 1) بهدست آمد:
معادله (1) WCE = (A-B)/A × 100
که در آن، WCE (Weed Control Efficacy) کارایی برنامه کنترل علفهای هرز؛ A تراکم یا وزن خشک علفهای هرز در کرت آلوده به علفهرز؛ B تراکم یا وزن خشک علفهای هرز در کرت تحت برنامه کنترلی میباشد (Somani, 1992).
برداشت عدس اواسط تیرماه در زمان رسیدگی عدس، زمانیکه بوتههای عدس کاملاً زرد شده و بذور بهراحتی درون غلاف مشخص و قابل جداشدن بودند، صورت گرفت. ارزیابی ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته، تعداد غلاف در بوته، و وزن هزاردانه با انتخاب تصادفی 10 بوته از هر کرت و تعیین عملکرد بیولوژیک (رطوبت صفر) و عملکرد دانه (رطوبت 14 درصد) با برداشت چهار ردیف، هریک به طول 5/1 متر معادل 8/1 متر مربع پس از حذف اثرات حاشیهای انجام شد.
جهت ارزیابی روابط رقابتی دو ژنوتیپ عدس با علفهای هرز، شاخص رقابت (معادله 1) (Challaiah et al., 1986) و شاخص توانایی تحمل علفهرز (معادله 2) (Watson et al., 2006) محاسبه شدند.
معادله 2)
CI، شاخص رقابت (Competition index)؛
Var i، عملکرد رقم i در حضور علفهای هرز؛ Var mean، متوسط عملکرد همه ارقام در حضور علفهرز؛ Weed i، زیستتوده علفهرز مربوط به رقم i ؛ Weed mean، متوسط زیستتوده علفهرز در همه ارقام میباشد.
معادله 3)
AWC، شاخص قابلیت تحمل رقابت
(Ability withstand competition)؛
V infested، عملکرد رقم i تحت شرایط آلوده به علفهرز؛ V pure، عملکرد همان رقم تحت شرایط عاری از علفهرز میباشد.
پس از جمعآوری دادهها، تأیید نرمالبودن دادهها و سپس تجزیه واریانس و مقایسه میانگین دادهها با آزمون توکی در سطح احتمال یک درصد انجام شد. تجزیههای آماری و محاسبات با استفاده از نرمافزار SAS نسخه 2/9 و ترسیم نمودارها با نرمافزار Microsoft Excel 2013 انجام شد.
نتایج و بحث
ویژگیهای جامعه علفهای هرز مزرعه عدس
در بررسی ترکیب گونهای علفهای هرز مزرعه عدس، سه گونه از تیره گلستارهای و یک گونه متعلق به هریک از تیرههای گندمیان، شببویان و اسپرکیان بودند. همچنین سه گونه باریکبرگ و سه گونه پهنبرگ مشاهده شد (جدول 3).
جدول 3- نام علمی و گروههای کارکردی علفهای هرز غالب مشاهدهشده در مزرعه عدس.
Table 3. Scientific name and functional groups of predominant weeds observed in lentil field.
|
Common name
|
Scientific name
|
Family name
|
Functional groups
|
Life cycle
|
Vegetative form
|
Photosynthetic pathway
|
Wild oat
|
Avena fatua
|
Poaceae
|
Annual
|
Narrow-leaf
|
C3
|
wild mustard
|
Sinapis arvensis
|
Brassicaceae
|
Annual
|
Broad-leaf
|
C3
|
yellow mignonette
|
Reseda lutea
|
Resedaceae
|
Biennial
|
Broad-leaf
|
C3
|
Iranian knapweed
|
Centaurea depressa
|
Asteraceae
|
Annual
|
Broad-leaf
|
C3
|
Yellow goatsbeard
|
Tragopogon graminifolius
|
Asteraceae
|
Biennial
|
Broad-leaf
|
C3
|
Canada thistle
|
Cirsium arvense
|
Asteraceae
|
Perennial
|
Broad-leaf
|
C3
|
تراکم و وزن خشک کل علفهای هرز، خردل وحشی و یولاف وحشی
در هر دو مرحله نمونهبرداری (32 و 48 روز پس از کاشت) اثر برنامه کنترل علفهای هرز بر تراکم و وزن خشک کل علفهای هرز، خردل وحشی و یولاف وحشی معنیدار بود؛ درحالیکه دو ژنوتیپ عدس از این نظر تفاوتی با هم نداشتند (جدول 4). بیشترین تراکم و وزن خشک مربوط به تیمار آلوده به علفهای هرز بود و کنترل علفهای هرز موجب کاهش جمعیت علفهای هرز شد. در مقایسه برنامههای کنترلی، کاربرد انفرادی پیریدیت کارایی کمتری (حداکثر 48 و 45 درصد کاهش تراکم و 63 و 45 درصد کاهش وزن خشک علفهای هرز بهترتیب در 32 و 48 روز پس از کاشت نسبت به شرایط آلوده به علفهرز) داشت؛ درحالیکه کاربرد پندیمتالین+پیریدیت (کارایی 68 تا 93 درصد)، پندیمتالین+ وجین(کارایی 64 تا 86 درصد)، یکبار وجین دستی (کارایی 56 تا 80 درصد) اثر بیشتری در کنترل علفهایهرز داشتند (جدول 5).
کریممجنی و همکاران (KarimMojni et al., 2004) در ارزیابی کارایی برخی علفکشها در کشت عدس، کاربرد علفکشهای پندیمتالین و تریفلورالین را در کنترل علفهای هرز مؤثر دانستهاند. سینگ و همکاران (Singh et al., 1994) اظهار داشتند که کاهش تراکم و وزن خشک علفهای هرز با کاربرد پندیمتالین+وجین دستی بیشتر از یک بار وجین دستی ولی فاقد تفاوت معنیدار با اعمال دو بار وجین دستی بود. در مقایسه برخی برنامههای کنترلی شامل انجام وجین دستی در ۳۰ و ۶۰ روز بعد از کاشت، کاربرد علفکش پرومترین (250 گرم در هکتار) و متریبیوزین (300 گرم در هکتار) مشاهده شد که بیشترین کنترل و عملکرد عدس با دو بار وجین دستی و سپس با کاربرد پرومترین بهدست آمد (Saleeb and Al-Assily, 2001).
ارزیابی صفات گیاه زراعی عدس
ارتفاع بوته عدس
ژنوتیپ عدس، برنامه کنترل علفهای هرز و اثر متقابل ژنوتیپ و کنترل اثرات معنیداری بر ارتفاع بوته عدس داشتند (جدول 6). ارتفاع رقم کیمیا بیشتر از توده محلی عدس بود. ارتفاع گیاه با ساختار ژنتیکی ارقام مرتبط است (Siadat et al., 2015).در رقم کیمیا بیشترین ارتفاع بوته عدس (33 سانتیمتر) در تیمار آلوده به علفهرز ثبت شد که 14 درصد بیشتر از میانگین سایر روشهای کنترلی و 16 درصد بیشتر از تیمار دوبار وجین بود. برای توده محلی عدس، ارتفاع بوته در شرایط آلوده به علفهرز و تیمار کاربرد انفرادی علفکش پیریدیت 14 درصد بیشتر از سایر روشهای کنترلی بود. آلودگی تمام فصل نسبت به دوبار وجین علفهای هرز سبب 22 درصد افزایش ارتفاع توده محلی عدس شد (جدول 7).
در مراحل اولیه رقابتِ علفهای هرز با گیاه زراعی، ارتفاع بهویژه در رقابت برای جذب نور افزایش مییابد؛ این امر را با افزایش نسبت نور قرمز دور به قرمز بهواسطه افزایش تراکم کل گیاهی مرتبط میدانند؛ اگرچه با افزایش شدت رقابت و با غالبشدن علفهرز، رشد و درنتیجه ارتفاع نهایی گیاه زراعی کاهش مییابد. تداخل علفهای هرز با ذرت شیرین سبب افزایش ارتفاع ذرت شد
(Williams & Lindquist, 2007)؛ درحالیکه در شرایط آلودگی تمامفصل علفهای هرز، ارتفاع عدس 21 درصد (Hamzei et al., 2016) و ارتفاع نخود (Cicer arietinum) 11 درصد
(Yousefi et al., 2023) کاهش یافت.
جدول 4- تجزیه واریانس (میانگین مربعات) اثر ژنوتیپ عدس و برنامه کنترل علفهای هرز بر تراکم و وزن خشک علفهای هرز.
Table 4. Analysis of variance (mean squares) for the Effect of genotype and weed control program on density and dry weight of weeds.
|
|
|
32 days after planting
|
|
48 days after planting
|
Source of variation
|
D.F.
|
Total
|
Wild mustard
|
Wild oat
|
|
Total
|
Wild mustard
|
Wild oat
|
|
|
|
Density
|
Replication
|
2
|
0
|
27.11
|
1.33
|
|
23.11
|
5.77
|
0.44
|
|
Genotype
|
1
|
16 ns
|
16 ns
|
0 ns
|
|
0.44 ns
|
0 ns
|
0.44 ns
|
|
Weed control program
|
5
|
2860.80**
|
313.24**
|
147.20**
|
|
1292.17**
|
173.51**
|
103.91**
|
|
weed ontrol × Genotype
|
5
|
6.40 ns
|
10.66 ns
|
3.20 ns
|
|
7.91 ns
|
9.60 ns
|
3.64 ns
|
|
Error
|
22
|
13.09
|
6.26
|
3.20
|
|
9.05
|
9.65
|
4.80
|
|
Coefficient of variation (%)
|
|
17.50
|
35.19
|
48.89
|
|
20.35
|
45.10
|
48.13
|
|
|
|
dry weight
|
Replication
|
2
|
0.025
|
5.28
|
0.13
|
|
106.75
|
54.07
|
46.78
|
|
Genotype
|
1
|
0.032 ns
|
0.32 ns
|
0.96 ns
|
|
233.07 ns
|
74.76 ns
|
0.14 ns
|
Weed control program
|
5
|
216.54**
|
20.80**
|
11.20**
|
|
20140.76**
|
11849.76**
|
1164.86**
|
weed ontrol × Genotype
|
5
|
1.43 ns
|
0.79 ns
|
0.40 ns
|
|
102.57 ns
|
416.51 ns
|
23.82 ns
|
Error
|
22
|
0.53
|
1.07
|
0.50
|
|
54.78
|
117.02
|
79.04
|
Coefficient of variation (%)
|
|
13.28
|
57.53
|
51.04
|
|
13.18
|
45.23
|
52.08
|
ns ، * و **: بهترتیب عدم معنیدار و معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد؛ ژنوتیپ عدس عبارت از کیمیا و توده محلی؛ کنترل علفهای هرز شامل دو بار وجین دستی، یکبار وجین دستی، پندیمتالین+ وجین، پندیمتالین+ پیریدیت، پیریدیت، شرایط آلوده به علفهرز
ns, * and **: non significant and significant at the five and one percent probability levels, respectively; lentil genotypes are Kimia and Landrace; weed control programs including twice manual weeding, once manual weeding, pendimethalin + weeding, pendimethalin + pyridate, pyridate, and weed infested condition.
|
تعداد شاخه در بوته عدس
ژنوتیپ عدس، کنترل علفهای هرز و برهمکنش دو عامل، تعداد شاخه عدس در بوته را تحت تأثیر قرار داد (جدول 6). در همه سطوح مدیریت علفهای هرز، توانایی رقم کیمیا در تولید شاخه بیشتر از توده محلی بود. در رقم کیمیا با اعمال برنامههای مختلف کنترل علفهای هرز تفاوت معنیداری در تعداد شاخه در بوته عدس مشاهده نشد (34/5 شاخه در بوته)؛ ولی درنتیجه آلودگی تمام فصل علفهای هرز هفت درصد کاهش یافت. تعداد شاخه در بوتههای توده محلی عدس با دوبار وجین علفهای هرز 20 درصد و در شرایط آلوده به علفهای هرز 43 درصد کمتر از رقم کیمیا با اعمال دوبار وجین بود (جدول 7). در بررسی دیگری تعداد شاخه در بوته عدس درنتیجه آلودگی تمامفصل علفهای هرز در میانگین پنج رقم بیلهسوار، کارالینتا، کیمیا، سیمره و محلی همدان نسبت به تیمار وجین کامل 28 درصد (Hamzei et al., 2016) و در میانگین دو رقم گچساران و توده محلی کهگیلویه و بویراحمد نسبت به تیمار سهبار وجین 16 درصد (Pour-Taheri et al., 2012) کاهش یافت. کنترل علفهای هرز میتواند با افزایش قابلیت دسترسی گیاه زراعی به منابع و فراهمی فضا رشد و توسعه بوتهها را تسهیل کرده و سبب افزایش تعداد شاخه در بوته شود (Seyedi & Hamzei, 2020).
جدول 5- اثر برنامه کنترل علفهای هرز بر تراکم و وزن خشک علفهای هرز.
Table 5. Effect of weed control program on density and dry weight of weeds.
|
|
32 days after planting
|
|
48 days after planting
|
Weed control program
|
Total
|
Wild mustard
|
Wild oat
|
|
Total
|
Wild mustard
|
Wild oat
|
|
Density (no. m-2)
|
Twice hand weeding
|
0.62 (99) d
|
0.41 (99) e
|
0.12 (99) d
|
|
0.88 (99) d
|
0.55 (99) e
|
0.21 (99) e
|
Once hand weeding
|
13.20 (78) c
|
5.32 (73) c
|
4.64 (68) bc
|
|
10.00 (75) c
|
6.00 (61) cd
|
4.64 (56) bc
|
Pendimethalin+weeding
|
10.00 (83) c
|
3.32 (83) cd
|
4.00 (73) bc
|
|
2.16 (79) c
|
5.20 (66) cd
|
3.32 (69) cd
|
Pendimethalin+pyridite
|
9.20 (85) c
|
3.32 (83) cd
|
4.64 (68) bc
|
|
8.64 (84) c
|
4.00 (74) c
|
0.64 (93) d
|
Pyridite
|
31.20 (48) b
|
10.64 (47) b
|
8.00 (45) b
|
|
22.40 (45) b
|
10.40 (32) ab
|
8.00 (25) ab
|
Weed infested condition
|
60.00 (0) a
|
20.00 (0) a
|
14.64 (0) a
|
|
40.64 (0) a
|
15.20 (0) a
|
10.64 (0) a
|
|
Dry weight (g m-2)
|
Twice hand weeding
|
0.21 (99) d
|
0.21 (99) d
|
0.05 (99) d
|
|
0.40 (99) d
|
0.17 (99) d
|
0.09 (99) d
|
Once hand weeding
|
3.24 (80) c
|
1.20 (76) c
|
0.80 (80) bc
|
|
35.52 (78) c
|
15.40 (73) c
|
15.80 (59) bc
|
Pendimethalin+weeding
|
2.28 (86) c
|
0.88 (83) bc
|
0.64 (84) bc
|
|
29.84 (81) c
|
16.06 (71) c
|
13.80 (64) bd
|
Pendimethalin+pyridite
|
2.76 (83) c
|
0.76 (85) b
|
1.20 (70) bc
|
|
24.64 (85) c
|
17.84 (68) c
|
6.80 (82) cd
|
Pyridite
|
8.20 (50) b
|
2.76 (46) b
|
1.48 (63) b
|
|
88.00 (45) b
|
38.12 (32) b
|
27.80 (27) ab
|
Weed infested condition
|
16.44 (0) a
|
1.27 (0) a
|
3.96 (0) a
|
|
158.64 (0) a
|
56.00 (0) a
|
38.00 (0) a
|
کنترل علفهای هرز شامل دو بار وجین دستی، یکبار وجین دستی، پندیمتالین+ وجین، پندیمتالین+ پیریدیت، پیریدیت، شرایط آلوده به علفهرز؛ در هر ستون، میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، بر اساس آزمون توکی اختلاف معنیداری در سطح پنج درصد با یکدیگر ندارند. اعداد داخل پرانتز کارایی علفکش (درصد کاهش نسبت به شرایط آلوده به علفهرز) هستند.
Weed control programs including twice manual weeding, once manual weeding, pendimethalin + weeding, pendimethalin + pyridate, pyridate, and weed infested condition; Means within a column followed by the same letter are not different according to tukey at P=0.05. Values in parentheses represent herbicide efficacy (percentages of reduction comparing to weed infested condition).
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
عملکرد بیولوژیک عدس
اثر ژنوتیپ عدس، کنترل علفهای هرز و برهمکنش دو عامل بر عملکرد بیولوژیک معنیدار شد (جدول 6). عملکرد بیولوژیک رقم کیمیا در شرایط کنترلی مشابه بیشتر از توده محلی بود. در هر دو ژنوتیپ بیشترین عملکرد بیولوژیک با اعمال دوبار وجین یا کاربرد پندیمتالین+پیریدیت حاصل شد و کاربرد پندیمتالین+وجین، یکبار وجین، پیریدیت در مراتب بعدی قرار گرفته و کمترین مقدار عملکرد بیولوژیک در شرایط آلوده به علفهرز مشاهده شد که برای رقم کیمیا 66 درصد و برای توده محلی 68 درصد نسبت به تیمار دوبار وجین کاهش یافت (جدول 7).
افزایش عملکرد بیولوژیک در تیمارهای کنترلی نسبت به شرایط آلوده به علفهرز را میتوان به کاهش رقابت علفهای هرز نسبت داد. رقابت کمتر امکان رشد و تولید ماده خشک بیشتری را برای بوتهها فراهم میسازد؛ زیرا با کنترل علفهای هرز، دسترسی گیاه زراعی به عوامل رشد بهبود یافته و باعث توسعه بیشتر بوته و در نهایت افزایش عملکرد بیولوژیک در واحد سطح میشود
(Malek Maleki et al., 2013). رقابت تمامفصل علفهای هرز عملکرد بیولوژیک عدس را نسبت به تیمار شاهد 21 درصد (Pour-Taheri et al., 2012)، 70 درصد (Hamzei et al., 2016) و سه تا 24 درصد بسته به تراکم کاشت عدس
(Malek Maleki et al., 2013) کاهش داد.
جدول 6- تجزیه واریانس ( میانگین مربعات) اثر ژنوتیپ عدس و برنامه کنترل علفهای هرز بر صفات ژنوتیپهای عدس.
Table 6. Analysis of variance (mean squares) of lentil genotype and weed control program on traits of lentil genotypes.
|
Sources of
variations
|
Degree of
freedom
|
Plant
height
|
Number of branches per plant
|
Biological
yield
|
Grain
yield
|
Harvest
index
|
Number of pods
per plant
|
1000-grain
weight
|
Replication
|
2
|
0.007
|
0.006
|
58842.30
|
1457.64
|
3.20
|
0.03
|
0.29
|
Genotype
|
1
|
1074.41**
|
16.67**
|
2191036.45**
|
146683.89**
|
154.05**
|
56.25**
|
275.50**
|
Weed control program
|
5
|
14.02**
|
0.57**
|
9860416.75**
|
1124943.80**
|
84.53**
|
29.29**
|
22.20**
|
weed control × Genotype
|
5
|
1.47*
|
0.15**
|
81613.01**
|
13878.04**
|
23.06 ns
|
0.58 ns
|
0.40 ns
|
Error
|
22
|
0.60
|
0.01
|
18163.71
|
1453.39
|
18.77
|
0.54
|
0.69
|
Coefficient of variation (%)
|
-
|
3.15
|
2.41
|
4.79
|
3.61
|
11.15
|
3.09
|
3.21
|
ns ، * و ** بهترتیب عدم معنیدار و معنیدار در سطح احتمال پنج و یک درصد؛ ژنوتیپ عدس شامل کیمیا و توده محلی؛ کنترل علفهای هرز شامل دو بار وجین دستی، یکبار وجین دستی، پندیمتالین+ وجین، پندیمتالین+ پیریدیت، پیریدیت، شرایط آلوده به علفهرز.
ns, * and ** nonsignificant and significant at the five and one percent probability levels, respectively; lentil genotypes are Kimia and Landrace; weed control programs including twice manual weeding, once manual weeding, pendimethalin + weeding, pendimethalin + pyridate, pyridate, and weed infested condition.
|
جدول 7- اثر ژنوتیپ و برنامه کنترل علفهای هرز بر صفات ژنوتیپهای عدس در زمان برداشت.
Table 7. Effect of genotype and weed control program on traits of lentil genotypes at harvest time.
|
Genotype and weed control program
|
plant height (cm)
|
Number of branches per plant
|
Biological yield (kg ha-1)
|
Grain yield (kg ha-1)
|
Kimia cultivar
|
Twice hand weeding
|
28.89 (100) b
|
5.40 (100) a
|
4648.32 (100) a
|
1770.79 (100) a
|
|
Once hand weeding
|
29.77 (103) b
|
5.36 (99) a
|
2502.39 (54) d
|
961.58 (54) d
|
|
Pendimethalin+weeding
|
29.33 (102) b
|
5.40 (100) a
|
2907.33 (63) c
|
1141.45 (64) d
|
|
Pendimethalin+pyridite
|
28.66 (99) b
|
5.40 (100) a
|
4555.74 (98) a
|
1478.79 (84) c
|
|
Pyridite
|
30.00 (104) b
|
5.16 (96) ab
|
2125.90 (46) e
|
797.51 (45) de
|
|
Weed infested condition
|
33.44 (116) a
|
5.03 (93) b
|
1597.60 (34) f
|
567.00 (32) ef
|
|
|
|
|
|
|
Landrace
|
Twice hand weeding
|
17.33 (60) e
|
4.30 (80) bc
|
4328.65 (93) b
|
1649.42 (93) b
|
|
Once hand weeding
|
18.55 (64) de
|
4.00 (74) de
|
1983.79 (43) e
|
845.60 (48) d
|
|
Pendimethalin+weeding
|
19.11 (66) cde
|
4.23 (78) cd
|
2023.89 (44) e
|
828.09 (47) de
|
|
Pendimethalin+pyridite
|
18.00 (62) e
|
4.23 (78) cd
|
4091.82 (88) b
|
1371.93 (77) c
|
|
Pyridite
|
20.44 (71) cd
|
3.76 (70) e
|
1557.21 (34) f
|
729.62 (41) e
|
|
Weed infested condition
|
21.11 (73) c
|
3.06 (57) f
|
1391.54 (30) f
|
526.46 (30) f
|
ژنوتیپ عدس عبارت از کیمیا و توده محلی؛ کنترل علفهای هرز شامل دو بار وجین دستی، یکبار وجین دستی، پندیمتالین+ وجین، پندیمتالین+ پیریدیت، پیریدیت، شرایط آلوده به علفهرز؛ در هر ستون، میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، براساس آزمون توکی اختلاف معنیداری در سطح پنج درصد با یکدیگر ندارند. اعداد داخل پرانتز کارایی برنامه کنترل علفهرز (درصد صفت نسبت به تیمار دوبار وجین در رقم کیمیا) هستند؛ اعداد بزرگتر از 100 نشاندهنده افزایش مقدار صفت نسبت به تیمار شاهد است.
Lentil genotypes are Kimia and Landrace; weed control programs including twice manual weeding, once manual weeding, pendimethalin + weeding, pendimethalin + pyridate, pyridate, and weed infested condition; Means within a column followed by the same letter are not different according to tukey at P=0.05. Values in parentheses represent weed control program efficacy (percentages comparing to twice hand weeding of Kimia cultivar); values higher than 100 represent an increase in the trait compared to the control treatment.
|
عملکرد دانه عدس
در هر دو ژنوتیپ بیشترین عملکرد دانه عدس در تیمار دوبار وجین مشاهده شد و تحت این برنامه کنترلی عملکرد دانه رقم کیمیا با 1771 کیلوگرم در هکتار بیشتر از توده محلی با 1649 کیلوگرم در هکتار بود. پس از آن در هر دو ژنوتیپ بیشترین عملکرد دانه عدس با کاربرد پندیمتالین+ پیریدیت (با میانگین 1425 کیلوگرم در هکتار بدون تفاوت معنیدار بین دو ژنوتیپ) مشاهده شد. کمترین عملکرد دانه نیز در شرایط آلوده به علفهرز مشاهده شد که در هر دو ژنوتیپ با کاهش 68 درصدی نسبت به تیمار دوبار وجین همراه بود (جدول 7).
در نبود عوامل کنترلکننده علـفهای هرز، رقابت علفهای هرز با گیاه زراعی بر سر منابع مشـترک افـزایش یافته و تا حد زیادی از عملکرد محصول کاسته میشود. کاهش در عملکرد دانه را میتوان به اثر نـامطلوب علـفهـای هرز بر اجزای عملکرد نسبت داد، چنانکه کاهش اجزای عملکرد منجـر بـه کاهش عملکرد نهایی دانه میشود. عملکرد دانه عدس نسبت به تیمار شاهد درپی رقابت علفهای هرز طی فصل رشد، 24 درصد
(Pour-Taheri et al., 2012)، 82 درصد (Hamzei et al., 2016) و 37 درصد
(Malek Maleki et al., 2013) کاهش یافت.
عملکرد دانه در تیمار دوبار وجین بیشتر از سایر برنامههای کنترل علفهای هرز بود. در هر دو ژنوتیپ با کاربرد دو علفکش پیشرویشی پندیمتالین و پسرویشی پیریدیت نیز عملکرد دانه کمتر (16 و 17 درصد بهترتیب برای رقم کیمیا و توده محلی عدس) از دو بار انجام وجین بود. در مطالعه دیگری نیز کنترل علفهای هرز و عملکرد دانه عدس در تیمار دوبار وجین دستی بیشتر از کاربرد علفکش بود (Saleeb & Al-Assily, 2001). بنابراین میتوان اظهار داشت که علفکشهای مورداستفاده نتوانستهاند بهطور کامل علفهای هرز را کنترل کرده و عملکرد را به حد تیمار دوبار وجین برسانند.
شاخص برداشت عدس
شاخص برداشت تحتتاثیر ژنوتیپ عدس و کنترل علفهای هرز قرار گرفت (جدول 6) و در رقم کیمیا کمتر از توده محلی عدس (بهترتیب 37 و 41 درصد) بود (جدول 7). اختصاص بیشتر مواد فتوسنتزی به دانه و نسبت بالاتر عملکرد دانه به عملکرد بیولوژیک باعث افزایش شاخص برداشت توده محلی نسبت به رقم کیمیا شد؛ چنانکه تفاوت عملکرد بیولوژیک رقم کیمیا نسبت به توده محلی بیشتر از تفاوت عملکرد دانه دو ژنوتیپ بود. بههمینترتیب با کاربرد دو علفکش نسبت رشد رویشی عدس به تولید دانه بیشتر از سایر تیمارهای کنترل علفهای هرز و شاخص برداشت کمتر بود (جدول 8).
تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن هزاردانه عدس
اثر ژنوتیپ عدس بر تعداد غلاف در بوته و وزن هزار دانه معنیدار بود (جدول 6). تعداد غلاف در بوته و وزن هزار دانه رقم کیمیا (25 عدد و 27 گرم) بیشتر از توده محلی (23 عدد و 23 گرم) بود. اثر برنامه کنترل علفهای هرز بر تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه معنیدار بود (جدول 6). کمترین مقدار این صفات در کاربرد انفرادی پیریدیت و عدم کنترل علفهای هرز مشاهده شد و سایر تیمارهای کنترلی تفاوت معنیداری با هم نداشتند (جدول 7). با جلوگیری و کاهش رقابت گیاه زراعی و علفهای هرز، قدرت گیاه زراعی در جذب منابع محدود طی دوره رشد و فاز زایشی، بهویژه هنگام گلدهی و تشکیل غلاف افزایش یافته و در نهایت سبب افزایش تعداد غلافها و دانهها میشود. کنترل مناسب علفهای هرز، توزیع مناسب تشعشع در جامعه گیاهی، افزایش توان گیاه در تولید شیره پرورده (بهدلیل افزایش تعداد شاخه فرعی) و افزایش تعداد برگ را بههمراه دارد، این امر سبب افزایش تولید غلاف، تولید دانههای بیشتر و عدم سقط بذر بعد از گلدهی میشود (Bastawesy et al., 1991). در مقابل، عدم کنترل یا کنترل نامطلوب علفهای هرز سبب کاهش تولید غلاف و دانه میشود. تعداد غلاف در بوته و دانه در غلاف در مقایسه با تیمار کنترل علفهای هرز بهترتیب 11 و شش درصد (Pour-Taheri et al., 2012) و 24 و 20 درصد (Hamzei et al., 2016) کاهش یافت. علاوهبر میزان تولید مواد پرورده در گیاه، تعداد و ظرفیت دانهها، ژنوتیپ و شرایط محیطی فصل رشد نیز در تعیین وزن دانه مؤثر میباشند (Shobeiri et al., 2018). وجود علـفهـای هـرز در زمـان پـر شدن دانه بر وزن دانه تأثیر منفـی دارد. چنانکه مقدار مواد فتوسنتزی که در تشـکیل دانـههـا مصرف میشود و متعاقباً اندازه وزن دانهها کاهش مییابد. حضور علفهای هرز طی فصل رشد، وزن هزار دانه عدس را 14 درصد کاهش داد (Hamzei et al., 2016).
توانایی رقابت دو ژنوتیپ عدس
شاخص رقابت براساس عملکرد دانه دو ژنوتیپ عدس و زیستتوده علفهای هرز در دومین نمونهبرداری برای رقم کیمیا 99/0 و برای توده محلی 01/1 بود. این شاخص بیانگر درصد تأثیرپذیری تولید دانه دو رقم در شرایط رقابت علفهای هرز میباشد. شاخص توانایی تحمل رقابت که بیانگر درصد عملکرد دانه هر رقم در شرایط آلوده به علفهرز نسبت به تیمار دوبار وجین بود، برای رقم کیمیا 0/32 و برای توده محلی 9/31 محاسبه شد. بهعبارت دیگر، در هر دو رقم عملکرد دانه در شرایط آلودگی تمامفصل علفهای هرز 68 درصد کاهش یافت. به نظر میرسد که دو رقم از نظر توانایی رقابت با علفهای هرز تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند.
رابطه علفهای هرز و عملکرد گیاه زراعی
برازش خط رگرسیونی بین تراکم و وزن خشک علفهای هرز با عملکرد دانه رقم کیمیا نشان داد که با یک واحد افزایش در تراکم و وزن خشک علفهای هرز در نمونهبرداری اول 17- و 73/65- و در نمونهبرداری دوم 55/24- و 32/6- واحد تغییر (کاهش) عملکرد دانه مشاهده شد. این مقادیر برای توده محلی عدس بهترتیب 21/50- و 54/15- در نمونهبرداری اول و 40/25- و 09/6- در نمونهبرداری دوم بود (شکل 1).
نتیجهگیری کلی
بهطور کلی رقم کیمیا دارای ارتفاع، تولید شاخه فرعی، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته و وزن هزاردانه بیشتر، و شاخص برداشت کمتری نسبت به توده محلی عدس بود. در هریک از ژنوتیپهای کیمیا و توده محلی بهترتیب، آلودگی تمام فصل نسبت به دوبار وجین علفهای هرز سبب 16 و 22 درصد افزایش ارتفاع، هفت و 29 درصد کاهش تعداد شاخه در بوته، 66 و 68 درصد کاهش عملکرد بیولوژیک و 67 و 68 درصد کاهش عملکرد دانه شد. در هر دو ژنوتیپ بیشترین عملکرد بیولوژیک با اعمال دوبار وجین یا کاربرد پندیمتالین+پیریدیت حاصل شد؛ اگرچه بیشترین عملکرد دانه دو ژنوتیپ در تیمار دوبار وجین و سپس با کاربرد پندیمتالین+ پیریدیت (16 درصد کمتر از دوبار وجین) مشاهده شد. کمترین عملکرد نیز در شرایط آلوده به علفهرز مشاهده شد. بیشترین تراکم و وزن خشک علفهایهرز مربوط به تیمار آلوده به علفهای هرز و کمترین مقدار مربوط به تیمار دومرحله وجین بود و علفکشهای مورد استفاده قادر به کنترل موثر علفهای هرز تا حد تیمار دوبار وجین نبودند. در مقایسه برنامههای کنترلی، کارایی کاربرد انفرادی پیریدیت (45 تا 63 درصد)، پندیمتالین+پیریدیت (68 تا 93 درصد)، پندیمتالین+ وجین(64 تا 86 درصد) و یکبار وجین دستی (56 تا 80 درصد) بود.
بهطور کلی، براساس نتایج این آزمایش جهت کنترل علفهای هرز عدس، انجام دوبار وجین در سطوح کشت محدود، کشت ارگانیک و شرایط وجود نیروی کار ارزان میتواند از نظر اقتصادی و بهویژه از بعد پایداری قابلتوصیه باشد؛ درحالیکه، کنترل شیمیایی نیازمند آزمون سایر علفکشها و ثبت علفکشهای جدید و موثر است.
|
جدول 8- اثر ژنوتیپ و برنامه کنترل علفهای هرز بر صفات ژنوتیپهای عدس در زمان برداشت.
Table 8. Effect of genotype and weed control program on traits of lentil genotypes at harvest time.
|
|
Harvest Index (%)
|
Number of pods per plant
|
weight of thousand seeds (g)
|
Genotype
|
|
|
|
Kimia
|
36.78 (100) b
|
25.05 (100) a
|
28.66 (100) a
|
Landrace
|
40.91 (111) a
|
22.55 (90) b
|
23.13 (19) b
|
Weed control program
|
|
|
|
Twice hand weeding
|
37.89 (100) ab
|
25.83 (100) a
|
27.41 (100) a
|
Once hand weeding
|
32.05 (86) a
|
24.83 (96) a
|
26.83 (98) a
|
Pendimethalin+weeding
|
40.17 (108) ab
|
25.00 (97) a
|
26.83 (98) a
|
Pendimethalin+pyridite
|
43.01 (116) b
|
25.16 (97) a
|
27.33 (99.7) a
|
Pyridite
|
42.23 (114) a
|
21.33 (83) b
|
24.16 (88) b
|
Weed infested condition
|
36.76 (97) ab
|
20.66 (80) b
|
22.83 (83) b
|
در هر ستون، میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، براساس آزمون توکی اختلاف معنیداری در سطح پنج درصد با یکدیگر ندارند. اعداد داخل پرانتز اثر ژنوتیپ (درصد صفت در توده محلی نسبت به رقم کیمیا) یا کارایی برنامه کنترل علفهرز (درصد نسبت به تیمار دوبار وجین) هستند. اعداد بزرگتر از 100 نشاندهنده افزایش مقدار صفت نسبت به تیمار شاهد است.
Means within a column followed by the same letter are not different according to tukey at P=0.05. Values in parentheses represent genotype efficacy (percentage of traits in Landrace compared to Kimia) or herbicide efficacy (percentages comparing to twice hand weeding); values higher than 100 represent an increase in the trait compared to the control treatment.
|
|
|
|
|
|
شکل 1- رابطه بین تراکم و وزن خشک علفهای هرز با عملکرد دانه عدس در 32 روز پس از کاشت (32DAP) و 48 روز پس از کاشت (48DAP) در ژنوتیپهای کیمیا و توده محلی عدس.
Figure 1. The relationship between weed density and dry weight with seed yield of lentil at 32 days after plantinf (32 DAP) and 48 days after planting (48 DAP) in Kimia cultivar and Landrace of lentil.
منابع
Ahmadi, A.R. Mousavi, K. Rastgo, M. and Biranvandi, M. 2015. Evaluation of the effectiveness of different herbicides on lentil weed control (Lens culinaris Med.). J. Weed Ecol. 4(1): 55-62. (In Persian).
Agricultural Statistics. 2021. Annual Agricultural Statistics. Ministry of Jihad-e-Agriculture of Iran. (Available at https://www.maj.ir/) (In Persian).
Baghestani, M.A. Lemieux, C. and Leroux, G. 2005. Early root and shoot competition between spring cereal cultivars and wild mustard (Brassica kaber). Iranian J. Weed Sci. 1(1): 19- 40. (In Persian).
Bastawesy, F.I. EL-Bially, M.E. Gaweesh, S.S.M. and EL-Din, M.S. 1991. Effect of selected herbicides on growth and yield components of rape seed (B. napus) plants and associated weeds. Egyption J. Agron. Special issue, 1-8.
Challaiah, R.E. Burnside, O.C. Wicks, G.A. and Johnson, V.A. 1986. Competition between winter wheat (Triticum aestivum) cultivars and downy brome (Bromus tectorum). Weed Sci. 34: 689- 693.
Erman, M. Tepe, I. Bükün, B. Yergin, R. and Kesen, M. 2008. Critical period of weed control in winter lentil under non-irrigated conditions in Turkey. Afr. J. Agric. Res. 3(8): 523-530.
Erman, M. Tepe, I. Yazlik, A. Levent, R. and Ipek, K. 2004. Effect of weed control treatments on weeds, seed yield yield components and nodulation in winter lentil. Weed Res. 44: 305-312.
FAO (Food and Agriculture Organization of the United Nations). 2020. FAOSTAT: FAO statistical databases. Retrieved from http://www.fao.org/faostat/en/#data/QC.
Hamzei, J. Seyedi, M. and Babaei, M. 2016. Competitive ability of lentil (Lens culinaris Med.) cultivars to weed interference under rain-fed conditions. J. Agroecol. 8(1): 82-94. (In Persian).
KarimMojni, H. Alizadeh, H.M. Majnon-Hoseini, N. and Paighambari, A. 2004. Effect of herbicides and handweeding in control of weed in winter seeding and spring sown lentil (Lens culinaris). Iranian J. Field Crop Sci. 6(1): 68-80. (In Persian).
Kayan, N. and Adak, M.S. 2006. Effect of soil tillage and weed control methods on weed biomass and yield of lentil (Lens culinaris Medik.) Archives Agronomy and Soil Science. 52 (6): 697-704.
Malek-Maleki, F. Majnon Hoseini, N. and Alizadeh, H. 2013. A survey on the effects of weed control treatments and plant density on lentil growth and yield. Electronic J. Crop Produc. 6(2): 135-148. (In Persian).
Mohamed, E.S. Nourai, A.H. Mohamed, G.E. Mohamed, M.I. and Saxena, M.C. 1997. Weeds and weed management in irrigated lentil in northern Sudan. Weed Res. 37: 211-218.
Mohammaddoust-Chamanabad, H.R. Hemati, K. and Barmaki, M. 2015. Effect of nitrogen on weed tolerance and competition indices of five wheat cultivars to weeds competition. J. Iranian Plant Protect. Res. 29(1): 88-94.
Moosavi, S.K. and Ahmadi, A. 2008. Effect of planting date and weeds on yield of three lentil cultivars (Lens culinaris Med.) in dryland conditions of Khorramabad. Agricultural Research, 8(1(b)), 13-26. (In Persian).
Pala, M. and Mazid, A. 1992. On farm assessment of improved crop production practices in Nothwest Syria. II. Lentil. Experimental Agric. 28(2): 185-193.
Parsa, M. and Bagheri, A. 2008. Pulses. Ferdowsi University of Mashhad, Iran. (In Persian).
Pour-Taheri, S.N. Rahimi, M.M. Vaezi, B. and Ahmadikhah, A. 2012. Effect of seed density and weed control on yield and yield components of two lentil dryland-specific cultivars in subtropical conditions. J. Crop Produc. 4: 135-149. (In Persian).
Sabaghpour, S.H. Seyedi, F. Mahmoodi, A.A. Safikhani, M. Pezeshkpour, P. Rostami, B. Kamel, M. Ferayedi, Y. Alahyari, N. Mehdi-Pour-Siabidi, M. Kanouni, H. Mahmoodi, F. Pouralibaba, H. Karimi, I. and Jahangiri, A. 2013. Cultivar release: Kimiya, a new high yielding lentil cultivar for moderate cold and semi warm climate of Iran. Seed and Plant Improvement J. 29-1(2): 397-399.
Saleeb, S.R. and Al-Assily, K.A. 2001. Effect of irrigation regime and some weed control treatments on lentil yield and associated weeds. Ann. Agric. Sci. (Cario). 46(2): 605-617.
Seyedi, S.M. and Hamzei, J. 2020. Evaluation of some biological properties and grain yield of five chickpea cultivars in weed appearance. J. Crop Produc. 13(2): 83-98. (In Persian).
Shobeiri, S.S. Khorsandi, H. and Kamel, M. 2018. Effects of seed rates and row spaces on grain yield and yield components of two lentil cultivars under cold dryland conditions. Iranian J. Dryland Agric. 7(2): 125-141. (In Persian)
Siadat, S.A. Baharami, S. Pourhadian, H. and Moshtati, A. 2015. Effects of intra row space on yield and yield components of soybean cultivars in summer cultivationin Khorramabad. Crop Physiol. 4: 5-15. (In Persian)
Singh, G. Mehta, R.K. and Singh, O.P. 1994. Weed control in lentil under rainfed lowland conditions. Indian J. Pulses Res. 7(2): 132-136.
Somani, L.I. 1992. Dictionary of weed science. Agronomy Publishing Academy (India). 256 pp
Tepe, I. Erman, A. Yazlik, M. Levent, R. and Ipek, K. 2004. Effect of different control methods on weeds, yield components and nodulation in the spring lentil. Turk J. Agric. 28: 49-56.
Watson, P.R. Derksen, D.A. and Van Acker, R.C. 2006. The ability of 29 barley cultivars to compete and withstand competition. Weed Sci. 54: 783-792.
Williams, M.M. and Lindquistm, J.L. 2007. Influence of planting date and weed interference on sweet corn growth and development. J. Agron. J. 99(4): 1066-1072.
Yousefi, H. Asghari, J. and Mohammadvand, E. 2023. The feasibility of integrating some weed management methods in dryland chickpea. Iranian J. Pulses Res. (In Press) (In Persian)
Zand, E. Nezamabadi, N. Baghestani, M.A. Shimi, P. and Mousavi, S.K. 2019. A guide to chemical control of weeds in Iran, sixth edition. Jdmpress. 216 pp. (In Persian).