1دانشیار گروه مرتع و آبخیزداری، پژوهشکده مدیریت آب، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل (نویسنده مسئول)
2دانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
3دکترای بیابانزدایی، گروه احیای مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
4دانشجوی دکتری، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
چکیده
مقدمه و هدف روند کاهشی مقدار بارش در بسیاری از مناطق کشور از جمله استانهای شمال غرب کشور لزوم بررسی روشهای جدید بهمنظور تکمیل پایگاههای دادهای آبخیزهای کشور را بیش از پیش ضروری نموده است. در همین راستا، درک تغییرات گرانیگاه بارش بهعنوان یک مفهوم نوظهور که نشاندهنده توزیع مکانی بلندمدت بارش منطقهای است، برای مدیریت چالشهای آبخیزداری از جمله کاهش اثرات خشکسالی، مهار سیلاب و حفاظت از منابع آب اهمیت دارد. به همینمنظور، پژوهش حاضر با هدف تحلیل گرانیگاه بارش و ارتباط آن با توزیع مکانی شبکه بارانسنجی در استان اردبیل صورت گرفت. مواد و روشها برای محاسبه گرانیگاه بارش، از آمار بارش 49 ایستگاه هواشناسی در دوره آماری 46 ساله (1395-1350) استفاده شد. بر اساس اصل استخراج ایستگاه و با در نظر گرفتن منطقی بودن حداقل تراکم و یکنواختی، پنج ایستگاه بهعنوان حداقل تعداد ممکن تعیین شد و در ادامه تراکم 10، 20، 30 و 40 ایستگاه بهصورت تصادفی استخراج شد تا ارتباط توزیع گرانیگاه بارندگی با تراکم شبکه ایستگاهها مورد مقایسه قرار گیرد. برای پیادهسازی مدل مرکز ثقل، محاسبه بیضی انحراف استاندارد در محیط نرمافزار ArcMap10.8 و تحلیل همبستگی متعارف (CCA) با استفاده از XLSTAT در مقیاسهای زمانی ماهانه، فصلی و سالانه استفاده شد. نتایج و بحث نتایج نشان داد که در بهار (فروردین تا خرداد)، جهت حرکت گرانیگاه بارش بهطور قابلتوجهی متفاوت است و فاصله حرکت حدود 17/18 کیلومتر برآورد شد. در تابستان (تیر تا شهریور)، گرانیگاه بارش عمدتاً 18/20 کیلومتر به سمت شمال حرکت میکند. در پاییز (مهر تا آذر)، گرانیگاه بارش عمدتاً 48/20 کیلومتر به سمت جنوب حرکت میکند و بیشترین فاصله حرکت را در بین فصلها دارد. در زمستان (دی تا اسفند)، گرانیگاه بارش در جهتهای متفاوت حرکت میکند و کمترین فاصله حرکت (35/8 کیلومتر) را دارد. جهت حرکت گرانیگاه سالانه بارش نیز عمدتاً به سمت جنوب شرقی بوده است. حداکثر فاصله مهاجرت گرانیگاه برای سال 1358 با 78/111 کیلومتر به سمت شمال غربی بوده است. همچنین، گرانیگاه بارش سالانه در استان اردبیل در سه دهه 1350 تا 1360 عمدتاً به سمت شمال غربی و در سایر دههها به سمت جنوب شرقی مهاجرت کرده است. تراکم شبکه ایستگاهها با تغییرات گرانیگاه بارش دارای همبستگی مثبت (65/0=CCA در سطح معنیداری 5 درصد) بوده است. نتیجهگیری و پیشنهادها بیشترین ضریب همبستگی متعارف برای تراکم 40 ایستگاه با مقدار 80/0 از بین تراکمهای مختلف 5، 10، 20، 30، 40 و 50 و کمترین مقدار این ضریب برای حداقل تراکم 5 ایستگاه با مقدار 04/0 بهدست آمده است. تحقیق حاضر منجر به تشخیص تغییرات مهاجرت الگوهای بارش شده که در دورههای خشکسالی و ترسالی میتواند مؤثر واقع شود. برای تکمیل نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد میشود که ارتباط بین تغییر اقلیم و عوامل توپوگرافی با تغییرات مکانی-زمانی گرانیگاه بارش مورد بررسی قرار گیرد.
1Associate Professor, Department of Watershed Management, Water Management Research Center, Faculty of Agriculture and Natural Resources, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
2Former M.Sc. Student, Department of Range and Watershed Management, Faculty of Agriculture and Natural Resources, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
3Former Ph.D. Student, Department of Arid and Mountainous Regions Reclamation, Faculty of Natural Resources, University of Tehran, Karaj, Iran
4Ph.D. Student, Department of Range and Watershed Management, Faculty of Natural Resources, Urmia University, Urmia, Iran
چکیده [English]
Introduction and Objective The decreasing trend of precipitation in many regions of the country, including the northwestern provinces, has made it more necessary to investigate new methodologies to complete the country's watershed databases. In this regard, understanding the changes in precipitation barycenters, as an emerging concept, that indicates the long-term spatial distribution of regional precipitation is especially important for the administration of watershed management issues such as reducing drought effect, flood control, and water resource conservation. To this end, the present study analyzes the precipitation barycenter and its relationship with the spatial distribution of the rain gauge network in Ardabil Province. Materials and Methods To calculate the precipitation amount, the statistics of 49 meteorological stations during the statistical period of 46 years (1971-2016) were used. Based on the principle of station extraction and considering the reasonableness of minimum density and uniformity, five stations were determined as the minimum number of stations, and next, 10, 20, 30, and 40 stations were randomly extracted to compare the relationship between the precipitation barycenter distribution and the density of the station network. The aforementioned statistics were used to implement the gravity center model, calculate the standard deviation ellipse in the ArcMap 10.8 software environment, and conventional correlation analysis on monthly, seasonal, and annual time scales using XLSTAT. Results and Discussion The results showed that in spring (April to June), the direction of movement of the precipitation barycenter was significantly different and the movement distance was 18.17 km. In summer (July to September), the precipitation barycenter mainly moved 20.18 km to the north. In autumn (October to December), the precipitation barycenter mainly moves 20.49 km to the south and has the longest movement distance among the seasons. In winter (December to March), the precipitation barycenter moves in different directions and has the smallest movement distance (8.35). The annual precipitation barycenter migrated mostly in the southeast direction. The maximum migration of barycenter for 1979 was towards the northwest with 111.78 km. Besides, the annual precipitation barycenter in Ardabil Province in the three decades of 1971-1981 migrated mostly to the northwest and in the other decades to the southeast. The stational network density was positively correlated with changes in the precipitation barycenter (CCA = 0.65 at a significance level of 5%). Conclusion and Suggestion The highest conventional correlation coefficient of 0.80 was obtained for the density of 40 stations among different densities of 5, 10, 20, 30, 40, and 50, and the lowest coefficient of 0.04 was obtained for the minimum density of 5 stations. A more uniform and dense stational network distribution leads to higher conventional correlation coefficients. The proposed approach can be effective in designing the observation network of a wide range of environmental variables.
کلیدواژهها [English]
Clustering, Migration direction, Mountainaous watersheds, Spatial pattern, Stational density