رفیعی جاهد, راضیه, ثاقب طالبی, خسرو, فراشیانی, محمد ابراهیم, اسلامدوست, جمشید. (1403). اهمیت خشکدار برای موجودات Saproxylic و لزوم استفاده از واژه فارسی "خشکدارزی". سامانه مدیریت نشریات علمی, 32(2), 191-201. doi: 10.22092/ijfpr.2024.364042.2128
راضیه رفیعی جاهد; خسرو ثاقب طالبی; محمد ابراهیم فراشیانی; جمشید اسلامدوست. "اهمیت خشکدار برای موجودات Saproxylic و لزوم استفاده از واژه فارسی "خشکدارزی"". سامانه مدیریت نشریات علمی, 32, 2, 1403, 191-201. doi: 10.22092/ijfpr.2024.364042.2128
رفیعی جاهد, راضیه, ثاقب طالبی, خسرو, فراشیانی, محمد ابراهیم, اسلامدوست, جمشید. (1403). 'اهمیت خشکدار برای موجودات Saproxylic و لزوم استفاده از واژه فارسی "خشکدارزی"', سامانه مدیریت نشریات علمی, 32(2), pp. 191-201. doi: 10.22092/ijfpr.2024.364042.2128
رفیعی جاهد, راضیه, ثاقب طالبی, خسرو, فراشیانی, محمد ابراهیم, اسلامدوست, جمشید. اهمیت خشکدار برای موجودات Saproxylic و لزوم استفاده از واژه فارسی "خشکدارزی". سامانه مدیریت نشریات علمی, 1403; 32(2): 191-201. doi: 10.22092/ijfpr.2024.364042.2128
اهمیت خشکدار برای موجودات Saproxylic و لزوم استفاده از واژه فارسی "خشکدارزی"
1نویسنده مسئول، مروج- پژوهشگر پسادکترا، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
2استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
3استادیار پژوهش، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
4فارغالتحصیل دکترا، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده
سابقه و هدف: جنگلها، یکی مهمترین منابع تنوع گونهای در زیستکره هستند که نقش مهمی در حفاظت از گونههای در معرض خطر انقراض ایفا میکنند. جنگلهای هیرکانی با داشتن مجموع 115 گونه گیاهی بومی از باارزشترین بومسازگانهای کشور و جهان محسوب میشوند. خشکدار (Deadwood)، یکی از مشخصههای مهم ساختاری این جنگلهای طبیعی است. خشکدارها بهعنوان درختان زیستگاهی، نقش مهمی در حفظ تنوع زیستی دارند. بهطوریکه بخش زیادی از حشرات جنگل را قاببالان Saproxylic تشکیل میدهند. Saproxylic گونههایی از بیمهرگان هستند که در طی بخشی از حیات خود به چوبهای در حال پوسیدن، خشکدار (سرپا یا افتاده)، قارچها و موجودات دیگر ساکن این خشکدارها وابسته هستند. در پژوهش پیشرو، لزوم جایگزینی واژه پیشنهادی «خشکدارزی» بهجای واژه Saproxylic بررسی و تحلیل میشود. مواد و روشها: روش کار در این پژوهش بهصورت بررسی پژوهشهای انجامشده و نیز تحقیقات نویسندگان پژوهش پیشرو در ارتباط با طرح جامع تنوع گونههای Saproxylic شمال ایران بوده است. بر همین اساس، پژوهش پیشرو به بررسی و تحلیل مهمترین دلایل استفاده از واژه فارسی خشکدارزی بهجای Saproxylic در هفت مورد مختلف شامل بررسی تخصصی واژه Saproxylic، بررسی تمایز بین گونههای اجباری (Obligate) و اختیاری (Facultative) خشکدار، برآورد گونههای مرتبط با خشکدار، تحلیل متغیرهای مؤثر بر فراوانی افراد قاببالان خشکدارزی، رابطه بین از دست رفتن تنوع زیستی موجودات خشکدارزی با فقدان حضور خشکدار، جنگلکاریها و موجودات خشکدارزی و مقایسه واژه خشکدارزی با واژههای دیگر تفکیک شد. نتایج: بررسی تخصصی واژه Saproxylic نشان داد که این اصطلاح، اساس ارزیابی تنوع زیستی در خشکدار را نشان میدهد و توصیفی برای حشرات ساکن در چوب در حال پوسیدگی است. موجودات Saproxylic (از اینجا به بعد: خشکدارزی) به دوروش مستقیم و غیرمستقیم از خشکدار بهعنوان منبع انرژی یا زیستگاه استفاده میکنند. 20 تا 25 درصد حشرات ساکن جنگل از گونههای مرتبط با خشکدار هستند. نتایج بررسی متغیرهای مؤثر بر فراوانی افراد قاببالان خشکدارزی نشان داد که حجم خشکدار، درجه پوسیدگی آن و حجم درختان زنده، اثر معنی داری بر فراوانی افراد قاببالان خشکدارزی دارند. همچنین، در پژوهشهای مختلف، رابطه بین از دست رفتن تنوع زیستی موجودات خشکدارزی با فقدان حضور خشکدار گزارش شده است. بهطوریکه همواره محل نصب تلهها (پنجرهای و گودالی) برای بررسی موجودات خشکدارزی در محل حضور خشکدار بوده است. ازسوی دیگر، اگرچه جنگلکاریهای با هدف تولید چوب از مهمترین منابع تولید چوب در سطح وسیع هستند، اما اثری از حضور خشکدار و درنتیجه، حضور گونههای خشکدارزی بهطور مشخص در این مناطق در مقایسه با جنگل طبیعی وجود ندارد. هرچند معنی لغوی خشکدار، درخت خشکشده است، بااینحال در طبیعت و در واقعیت، خشکدار همیشه درخت کامل خشکشده نیست. در موارد زیادی فقط بخشی از تنه یا تاج درختان خشک میشود و بخشهای دیگر درخت سالم است، اما این واژه برای همه متخصصان و آگاهان در حوزه بومشناسی جنگل شناخته شده است و ذهن خواننده را بهطور دقیق به هر بخشی از یک درخت کاملاً مرده معطوف میکند که میتواند با واژه خشکدارزی همراستا باشد. نتیجهگیری کلی: باتوجهبه اینکه یکی از مهمترین محرکهای فراوانی و غنای گونههای خشکدارزی، وجود خشکدار در درجههای پوسیدگی مختلف است، بنابراین واژه انتخابی «خشکدارزی» بهجای واژه غیرفارسی Saproxylic میتواند گویا و بیانگر این دسته از گونهها در زبان فارسی باشد. درنهایت، لزوم جایگزینی واژگان غیرفارسی با واژگان مناسب فارسی و یکسانسازی این واژگان در نوشتارهای علمی- پژوهشی با تکیهبر حفظ معنی لغوی و گویایی آن در زبان فارسی میتواند گامی مثبت در راستای واژهسازی تخصصی باشد.
The importance of deadwood for Saproxylic organisms and the necessity of using a Persian word instead of an English word
نویسندگان [English]
R. Rafieijahed1؛ Kh. Sagheb-Talebi2؛ M.E. Farashiani3؛ J. Eslamdoust4
1Corresponding author, Postdoctoral Researcher, Research Institute of Forests and Rangelands, Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Tehran, Iran
2Prof., Research Institute of Forests and Rangelands, Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Tehran, Iran
3Assistant Prof., Research Institute of Forests and Rangelands, Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Tehran, Iran
Background and objectives: Forests are one of the most significant sources of species diversity in the biosphere, playing a crucial role in protecting endangered species. With a total of 115 indigenous plant species, Hyrcanian forests are considered one of the most valuable ecosystems in Iran and the world. Deadwood is one of the significant structural characteristics of these natural forests. Deadwood, as habitat trees, plays an essential role in maintaining biodiversity. Saproxylic species are invertebrates that depend on rotting wood, deadwood (standing or fallen), fungi, and other living organisms during part of their life cycle. Therefore, this study investigates and analyzes the need to replace the proposed word “خشکدارزی” instead of “saproxylic.” Methodology: The method in this study involved a review of previous studies and the authors’ research related to the comprehensive plan of saproxylic species diversity in northern Iran. Based on this, the study investigates and evaluates the most important reasons for using the Persian word “خشکدارزی” instead of “saproxylic” in seven different cases. These include a specialized review of the word “saproxylic,” examining the distinction between obligatory and optional users of deadwood, estimating species related to deadwood, analyzing the variables affecting the abundance of saproxylic individuals, the relationship between the loss of biodiversity of Saproxylic species and the absence of deadwood, forest plantations and saproxylic individuals, and comparing the word “خشکدارزی” with other similar words. Results: The specialized examination of the word “saproxylic” showed that this term forms the basis of biodiversity assessment in deadwood and describes insects living in decaying wood. Saproxylic organisms (hereafter: “خشکدارزی”) directly and indirectly use deadwood as a source of energy or habitat. Twenty to twenty-five percent of the insects living in the forest are species related to deadwood. The results of examining the variables affecting the abundance of Saproxylic individuals showed that deadwood volume, the degree of deadwood decay, and the volume of living trees had significant effects on the frequency of Saproxylic individuals. Various studies also showed the relationship between the loss of biodiversity of Saproxylic individuals and the absence of deadwood, with traps (window and pit) always installed where deadwood is present. On the other hand, although plantations for wood production are one of the most important sources of wood on a wide scale, there is no sign of deadwood and, consequently, no presence of saproxylic individuals in these areas compared to natural forests. While the meaning of deadwood is a dried tree, in nature, deadwood is not always a completely dead tree. In many cases, only part of the trunk or crown of the tree is dead, while other parts are healthy. This term is known to all experts in forest ecology as referring to any part of a completely dead tree, aligning with the term deadwood. Conclusion: Therefore, the word “خشکدارزی”instead of “Saproxylic” can effectively describe this category of species in the Persian language. Finally, the necessity of replacing non-Persian words with suitable Persian words and equating these words in scientific research writings, while preserving their expressive meaning in Persian, can be a positive step towards specialized vocabulary.