1استادیار پژوهش، بخش تحقیقات جنگلها و مراتع، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستان، سازمان تحقیقات، آموزش
2دانشیار پژوهش، بخش تحقیقات جنگلها و مراتع، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چار محال و بختیاری، سازمان تحقیقات،
3استاد پژوهش، بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
چکیده
سابقه و هدف: جنگلهای ناحیه رویشی زاگرس با مساحتی بیش از 5 میلیون هکتار و تأمین بیش از 40 درصد آب کشور، از نظر اکولوژیکی دارای اهمیت بالایی هستند. 256 هزار هکتار از سطح استان کردستان را جنگل (8/8 درصد استان) پوشش داده است و سهم چشمگیری از ترسیب کربن استان را به خود اختصاص میدهد. دیاکسیدکربن اتمسفر در دهههای اخیر افزایش قابلتوجهی داشته است. زیتوده گیاهی و خاک تحت آن، در کاهش دیاکسیدکربن جو، نقش بسیار مهمی دارند. اندامهای هوایی درختان (لایه روی زمینی) سهم زیادی را در تولید زیتوده و ذخیره کربن دارد. هدف از این پژوهش، بررسی ذخیره کربن لایه درختی در دو منطقه گاران (توده قرق و حفاظتشده) و دولهناو (تیپیک جنگلهای استان) بود. مواد و روشها: برای اجرای این پژوهش، دو قطعهنمونه گاران و دولهناو در شهرستان مریوان انتخاب شدند. در هر منطقه، یک قطعهنمونه مربعیشکل یک هکتاری پیاده شد و با روش آماربرداری صددرصد، مشخصههای کمی شامل گونه درختی، قطر برابر سینه، قطر یقه، ارتفاع کل درخت، ارتفاع تاج، قطر بزرگ تاج و قطر عمود بر آن اندازهگیری گردید. در هر دو قطعهنمونه از تنه و سرشاخه درختان نمونهبرداری شد و برای این منظور، برای هر گونه درختی در هر قطعهنمونه سه درخت انتخاب و از تنه، سرشاخههای اصلی و فرعی درختان نمونهگیری شد. در آزمایشگاه وزن تر، وزن خشک و درصد کربن نمونههای چوب به روش سوزاندن نمونههای خشکشده در کوره الکتریکی محاسبه شد. سپس، زیتوده روی زمینی درختان با استفاده معادلات آلومتریک محاسبه و درنهایت اندوخته کربن تمام درختان برآورد شد و پارامترهای کمی و میانگین زیتوده روی زمینی و ذخیره کربن مقایسه شدند. از آزمون تی مستقل برای مقایسه پارامترهای کمی و ذخیره کربن در دو قطعهنمونه گاران و دولهناو استفاده شد. نتایج و یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد، مقدار زیتوده روی زمینی در قطعهنمونه دولهناو و گاران بهترتیب 3/45 و 4/41 تن در هکتار بود. در قطعهنمونه دولهناو، دو گونه برودار و مازودار با مجموع 68/24 تن در هکتار، 5/54 درصد زیتوده روی زمینی را به خود اختصاص داده بودند. اندوخته کربن روی زمینی در قطعهنمونههای دولهناو و گاران بهترتیب 4/22 و 3/20 تن در هکتار محاسبه شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد، بین مشخصههای کمی قطر برابر سینه، ارتفاع کل، سطح تاج درختان، زیر توده روی زمینی و ذخیره کربن در دو قطعه نمونه اختلاف معنیدار وجود داشت. از سویی، سهم گونه مازودار از ترسیب کربن در قطعهنمونههای دولهناو و گاران بهترتیب 48/6 و 13/9 تن در هکتار بهدست آمد. از سوی دیگر، میانگین مشخصههای کمی شامل ارتفاع درخت (7/3 متر)، قطر برابر سینه (79/15 سانتیمتر) و سطح تاج (77/6 مترمربع) درختان قطعهنمونه دوله ناو، بیشتر از قطعهنمونه گاران بود. نتیجهگیری: یافتههای کلی پژوهش نشان داد، ذخیره کربن رویشگاه دولهناو بیشتر از رویشگاه گاران بود. برای مدیریت بهینه این جنگلها و افزایش ترسیب دیاکسیدکربن، پیشنهاد میگردد که عوامل تخریب جنگل (مانند توسعه زراعت زیراشکوب جنگل، چرای شدید و مازاد ظرفیت دام، مدیریت و کنترل آتشسوزی، زغالگیری و دیگر موارد) مدیریت و کنترل شوند. همچنین پیشنهاد میگردد، در مناطق تخریبشده اقدام به احیا و توسعه جنگل با استفاده از گونههای بومی (مازودار، برودار، ویول و بنه) و مثمر دیم (بادام، سماق و سنجد) شود.
Investigating the biomass and carbon stock of the tree layer in the Marivan forests (Case study: Garan and Dolah Naw forest stands)
نویسندگان [English]
maziar heidari1؛ Yaghoub Iranmanesh2؛ Mehdi Pourhashemi3
1Assistant Professor, Forests and Rangelands Research Department, Kurdistan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, AREEO, Sanandaj, Iran
2Associate Professor, Forests and Rangelands Research Department, Chaharmahal and Bakhtiari Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, AREEO, Shahrekord, Iran
3Prof., Research Institute of Forests and Rangelands, Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Tehran, Iran
چکیده [English]
Background and objectives: The Zagros forests vegetation area, with an area of more than 5 million hectares and providing more than 40% of the country's water, is ecologically very important. The forest covers 256,000 hectares of Kurdistan province (8.8% of the province) and makes a significant contribution to carbon sequestration. Atmospheric carbon dioxide has increased significantly in recent decades. In reducing atmospheric carbon dioxide, vegetation and the soil beneath it play a very important role. The aerial parts of trees (the ground layer) contribute greatly to biomass production and carbon sequestration. The purpose of this research was to investigate the carbon sequestration of the tree layer in two sample plots: Garan (Gargh and protected stands) and Dolah Naw (typical forests of the province). Methodology: In order to carry out this research, two samples from Garan and Dolah Naw in Marivan County were selected. In each region, a square sample plot of one hectare was established, and with 100% statistical inventory, quantitative characteristics, including tree species, breast diameter, tree height, crown height, and crown area, were recorded. In both sample plots, the trunks and top branches of the trees were sampled, and for this purpose, three trees were selected for each species in each plot. Samples were taken from the trunk, main branches, and secondary branches of the trees. In the laboratory, the wet weight, dry weight, and carbon percentage of wood samples were calculated by burning the dried samples in an electric furnace. Then, the above-ground biomass of trees was calculated using allometric equations, and finally, the carbon stock of all trees was estimated. The quantitative parameters and the average of the above-ground biomass and carbon stock were compared. An independent t-test was used to compare quantitative parameters and carbon storage in the two sample plots of Garan and Dolah Naw. Results: The findings of the research showed that the amount of biomass on the ground in Dolah Naw and Garan sample plots was 45.3 and 41.4 tons per hectare, respectively. In the Dolah Naw sample plot, two species, Quercus brantii and Q. infectoria, with a total of 24.68 tons per hectare, accounted for 54.5% of the biomass of the tree layer. The carbon stock of the tree layer in Dolah Naw and Garan samples was calculated as 22.4 and 20.3 tons per hectare, respectively, and the results of the independent t-test showed a significant difference between the quantitative characteristics of diameter at breast height, total height, tree crown area, biomass, and carbon storage in the two sample plots. The contribution of the Q. infectoria species to carbon sequestration in Dolah Naw and Garan samples was 6.48 and 9.13 tons per hectare, respectively. On the other hand, the averages of quantitative characteristics, including tree height (3.7 meters), diameter at breast height (15.79 cm), and crown area (6.77 square meters), in the Dolah Naw sample plot were greater than those in the Garan sample plot. Conclusion: The general results showed that the carbon storage of Dolah Naw stands (wood biomass with slightly higher forest characteristics) was greater than that of Garan forest. To optimally manage these forests and increase carbon dioxide storage, it is essential to manage and control the factors of forest destruction (such as the development of agriculture under the forest canopy, intensive grazing, excess livestock capacity, fire management and control, coal mining, and other factors) and take action in degraded areas to promote reforestation and afforestation using native species (Quercus brantii, Quercus infectoria, Quercus libani, and Pistacia atlantica) in the destroyed stands.
کلیدواژهها [English]
Above-ground biomassss, allometric equation, Quercus infectoria, tree layer