سیبزمینی بخش قابلتوجهی از تولیدات زراعی کشور و همینطور مصرف نهادهها را به خود اختصاص داده است. در سال زراعی 1400-1399 از مجموع 70/5 میلیون تن محصول زراعی تولیدی کشور، 3/9 میلیون تن مربوط به تولید سیبزمینی بوده است. این محصول بهترتیب 5/5 و 26/5 درصد کل محصولات زراعی و سبزیجات را شامل شده و نقش قابلتوجهی در تأمین امنیت غذایی کشور دارد. حدود چهار درصد سیبزمینی کشور یعنی 152/1هزار تن در استان آذربایجان شرقی تولید میشود (3). این در حالی است که در سال زراعی 98-1397 میزان تولید سیبزمینی استان آذربایجان شرقی، 251/3 هزار تن بوده است. در همین دوره سطح زیرکشت سیبزمینی در استان آذربایجان شرقی از 7,493 هکتار به 4,574 هکتار کاهش یافته است. در همین سال مجموع تولید شهرستانهای مورد مطالعه در این پژوهش یعنی بستانآباد، تبریز، سراب و عجبشیر در کل 7 /189هزار تن یعنی 75/5 درصد کل تولید استانی بود (2). مطالعه چرختابیان و همکاران (۱۴۰۱) نشان داد که سرمایهبر بودن راهاندازی صنایع تبدیلی و تکمیلی، عدم سوددهی، ناتوانی مالی کشاورز در تبلیغ محصول سالمتر، بالا بودن هزینه احداث سردخانه، بالا بودن هزینه حمل و نقل، نفع اقتصادی دولت در پیگیری راهبرد تولید محوری، سختگیری صدور مجوز تأسیس سردخانه در شهرک صنعتی، سخت بودن صادرات مستقیم، سهم قابلتوجه دلالی در قیمت نهایی، عدم بستهبندی متفاوت برای کشورهای مختلف، فروش بهصورت مخلوط و فله در بازار داخل، استفاده کم از فضای مجازی برای فروش و حضور پیلهورها برای صادرات از جمله موانع بازاریابی محصول سیبزمینی می باشند (1). موضوع مورد توجه در این مطالعه بررسی ارتباط میان عملکرد، قیمت و درآمد زراعت سیبزمینی در شهرستانهای عمده تولیدی آن در استان آذربایجان شرقی میباشد و به این مهم توجه میشود که اختلاف عملکردی موجود در سطح استان باعث تغییرات درآمدی میشود یا خیر؟ و چگونه تغییرات قیمتی در این میان نقشآفرینی میکند؟