حمید, رسمیه, شاهسواری, مسعود, عالیشاه, عمران. (1401). تجزیه ژنتیکی و هتروزیس پارامترهای کیفی الیاف در پنبه با استفاده از طرح تلاقی کارولینای شمالی NCII. سامانه مدیریت نشریات علمی, 10(1), 71-92. doi: 10.22092/ijcr.2023.362601.1197
رسمیه حمید; مسعود شاهسواری; عمران عالیشاه. "تجزیه ژنتیکی و هتروزیس پارامترهای کیفی الیاف در پنبه با استفاده از طرح تلاقی کارولینای شمالی NCII". سامانه مدیریت نشریات علمی, 10, 1, 1401, 71-92. doi: 10.22092/ijcr.2023.362601.1197
حمید, رسمیه, شاهسواری, مسعود, عالیشاه, عمران. (1401). 'تجزیه ژنتیکی و هتروزیس پارامترهای کیفی الیاف در پنبه با استفاده از طرح تلاقی کارولینای شمالی NCII', سامانه مدیریت نشریات علمی, 10(1), pp. 71-92. doi: 10.22092/ijcr.2023.362601.1197
حمید, رسمیه, شاهسواری, مسعود, عالیشاه, عمران. تجزیه ژنتیکی و هتروزیس پارامترهای کیفی الیاف در پنبه با استفاده از طرح تلاقی کارولینای شمالی NCII. سامانه مدیریت نشریات علمی, 1401; 10(1): 71-92. doi: 10.22092/ijcr.2023.362601.1197
تجزیه ژنتیکی و هتروزیس پارامترهای کیفی الیاف در پنبه با استفاده از طرح تلاقی کارولینای شمالی NCII
1استادیار بخش بهنژادی، موسسه تحقیقات پنبه کشور، سازمان تحقیقات اموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، ایران
2گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج ، ایران
3استاد بخش بهنژادی، موسسه تحقیقات پنبه کشور، سازمان تحقیقات اموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، ایران
چکیده
سابقه و هدف: هیبریدها پتانسیل خود را برای افزایش عملکرد و ثبات عملکرد نشان دادهاند. آگاهی از میزان هتروزیس، چه نسبت به والد (والدین متوسط یا بهتر) یا والد تجاری شاهد، در ارزیابی اینکه آیا هیبریدها عملکرد بهتری نسبت به واریتههای موجود دارند، مهم است. این اطلاعات میتواند بر تصمیم برای سرمایهگذاری در توسعه هیبریدها تأثیر بگذارد. این پژوهش بهمنظور برآورد اثرات ژنی، وراثتپذیری، هتروزیس و شناسایی روشهای مناسب بهنژادی جهت بهبود پارامترهای کیفیت و عملکرد الیاف، و تعیین کارآمدترین روش گروهبندی هتروتیک برای طبقهبندی لاینها انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه تعداد 7 ژنوتیپ مادری و سه ژنوتیپ پدری پنبه از گروههـای مختلف هتروتیکی در سـال زراعی 1400 در یـک طـرح کارولینای شمالی (II) با یکدیگر تلاقی داده شدند. سه مجموعه از هیبریدهای تولید شده بههمراه والدین آنها در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه آزمایشی ایستگاه تحقیقاتیهاشم آباد مؤسسه تحقیقات پنبه کشور کشت گردیدند. یافتهها: بررسی تجزیه واریانس پارامترهای کیفی و کمی الیاف نشان داد که اثر مادهها، اثر نرها و اثر متقابل بین نرها و مادهها برای همه پارامترهای مورد بررسی بهاستثنای حداکثر یکنواختی معنیدار بود. بررسی پارامترهای ژنتیکی نشان داد که ویژگیهای کیفی تحت تأثیر آثار افزایشی و غیرافزایشی ژنها قرار دارند. سهم آثار غیرافزایشی در کنترل ژنتیکی حداکثر یکنواختی بیشتر از آثار افزایشی بود، درحالیکه برای میکرونری استحکام و 25 درصد طول الیاف، سهم آثار افزایشی بیشتر بود. مقادیر بالای برآورد وراثتپذیری خصوصی نشان داد که بروز پارامترهای کیفی بیشتر تحت تأثیر آثار ژنتیکی است. با توجه به وجود آثار افزایشی و برآورد وراثتپذیری خصوصی پایین در صفت درصد کیل، استفاده از برنامههای اصلاحی مبتنی بر تلاقی و سپس جهت بهبود این صفت، امیدبخش خواهد بود. برای سایر پارامترهای کیفی، برآورد وراثتپذیری خصوصی بالا بود. بنابریان، استفاده از برنامههای بهنژادی مبتنی بر انتخاب جهت بهبود این صفات، امیدبخش است. بررسی هتروزیس نسبی بر اساس میانگین والدین نشان داد که دامنه هتروزیس از 73/2- تا87/7 درصد1، از 52/4 تا ا 23/22درصد، از 05/0- تا 32/4 درصد و از 25/1 تا 55/6 درصد، بهترتیب برای صفات میکرونری، استحکام، کشش و شاخص کیفیت الیاف وجود داشت. نتیجه گیری: این نتایج نشان داد که از آنجایی که در کنترل کیفیت الیاف، هم اثرات افزایشی و هم اثرات غیر افزایشی نقش دارند، میتوان با انتخاب روش اصلاحی مناسب مثل انتخاب دورهای، امکان تجمیع ژنهای مناسب افزایشی را بالا برد و فرصت بهرهبرداری از واریانس غالبیت را فراهم نمود. این نتایج مبنایی برای تسریع توسعه هیبریدهای با کیفیت الیاف بالا در پنبه فراهم میکند.
1Department of Plant Breeding, Cotton Research Institutes of Iran (CRII), Agricultural Research, Education and Extension Organization, Gorgan, Iran
2Department of Agronomy and Plant Breeding, College of Agriculture and Natural Resources, University of Tehran, Karaj, Iran
3Department of Plant Breeding, Cotton Research Institutes of Iran (CRII), Agricultural Research, Education and Extension Organization, Gorgan, Iran
چکیده [English]
Background: Heterosis, i.e. hybrid vigor, is a commonly observed biological phenomenon used in crop production. The use of heterosis has greatly improved the productivity of cotton worldwide. Knowing the degree of heterosis, either relative to the parent (mean parent or better) or to the commercial control parent, is important in assessing whether hybrids outperform existing varieties. This information can influence the decision to invest in hybrid development. This research was conducted to estimate the effects of genes, heritability, and heterosis to determine the appropriate breeding methods to improve fiber quality and performance parameters and to determine the most efficient method of heterotic grouping for line classification. Materials and methods: In this study, seven maternal genotypes and three paternal genotypes of cotton from different heterotypic groups were crossed in the 2020 crop year in a North Carolina design (II). Three sets of hybrids produced along with their parents were grown in a baseline design of randomized complete blocks with four replicates at the National Cotton Research Institute's Hashemabad Research Station experimental field. Results: Analysis of the variance of the qualitative and quantitative parameters of the fibers showed that the effect of females, the effect of males, and the interaction between males and females were significant for all parameters except uniformity. The study of genetic parameters showed that the qualitative traits were affected by the additive and non-additive effects of genes. The proportion of non-additive effects in the genetic control of uniformity was higher than the additive effects, while for micronaire strength and 25% fiber length, the proportion of additive effects was higher. The high values of the narrow heritability estimates indicate that the occurrence of qualitative parameters is more influenced by genetic effects. Given the presence of additive effects and low estimates of narrow heritability for the trait kail proportion, it is promising to use breeding programs based on crosses to improve this trait. For other qualitative parameters, estimates of narrow heritability were high. Therefore, the use of breeding programs based on selection to improve these traits is promising. Examination of relative heterosis based on average parents showed that the range of heterosis was from -2.73 to 7.87%1, from 4.52 to 22.23%, from -0.05 to 4.32%, and from 1.25 to 55. For each of the micronaire, strength, elongation, and fiber quality index attributes, the heterosis was 6%. Conclusions: These results show that since both additive and non-additive effects are involved in controlling fiber quality, it is possible to increase the possibility of collecting suitable additive genes and exploiting variance by choosing an appropriate breeding method such as periodic selection. It provided dominance. These results provide a basis for accelerating the development of hybrids with high fiber quality in cotton.