1گروه گیاهپزشکی ،دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین– پیشوا، ایران
2گروه گیاهپزشکی ،دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی ورامین– پیشوا،تهران، ایران
3گروه علوم و مهندسی باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اردکان، اردکان، یزد، ایران
چکیده
کاربرد قارچکشهای شیمیایی علاوه بر آلودگی زیستمحیطی موجب افزایش و گسترش سویههای مقاوم به قارچکش در قارچهای بیمارگر گیاهی میشود. به حداقل رساندن تاثیرات مخرب قارچهای بیمارگر در گیاهان زراعی نیاز به یک روش امید بخش در کنترل آنها دارد. از این رو، فرارودههای طبیعی از جمله اسانسها و عصارههای گیاهی گزینه مناسبی برای کنترل و کاهش بیماریهای قارچی میباشد. در این تحقیق اثر کنترل کنندگی عصاره گیاهان آویشن دنایی، اسطوخدوس، رازیانه، دارچین، میخک و تلخه و سطوح مختلف سولفات روی بهعنوان یکی از ترکیبات غذایی بر میزان رشد قارچ بیمارگر Rhizoctonia solaniو تغییرات میزان فعالیت آنزیمهای دفاعی پراکسیداز و کاتالاز و همچنین تغییرات میزان بیان ژن این دو آنزیم در شرایط آزمایشگاه و گلخانه در گیاه خیار در همکنش با بیماگر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تمامی عصارههای گیاهی و سولفات روی قادر به مهار رشد قارچ در شرایط آزمایشگاهی و همچنین قادر به کاهش شدت بیماری در شرایط گلخانه بودند. نتایج آزمون استفاده از دیسک کاغذی داد که بیشترین میزان بازدارندگی رشد در بین تیمارهای عصاره گیاهی (عصاره الکلی) به ترتیب مربوط به عصاره اسطوخودوس با 600 میکروگرم در میلیلیتر و قطر 90/32 میلیمتر و کمترین میزان بازدارندگی رشد قارچ مربوط به عصارة تلخه با غلظت 150 میکروگرم در میلیلیتر و قطر 17/10میلیمتر (در مقایسه با شاهد با قطر 45/3 میلیمتر) بود. در آزمون اختلاط عصارههای گیاهی با محیط کشت، عصارۀ اتانولی گیاه اسطوخودوس با غلظتهای 2000 و 2500 پیپیام و با 21/82 و 75/80 درصد و عصارۀ آویشن دنایی با غلظت 2500 پیپیام و 18/72 درصد ممانعت از قارچ بیمارگر نسبت به شاهد به ترتیب موثرترین عصارهها در جلوگیری از رشد قارچ بیمارگر بودند. تیمار توأم قارچ بیمارگر، سولفات روی و عصارۀ اسطوخودوس بهترین تیمار در افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و افزایش بیان آنها بود. با توجه به نتایج تحقیق حاضر این چنین نتیجهگیری میشود که عصارههای گیاهی مورد مطالعه در این تحقیق به خصوص گیاه اسطوخودوس و همچنین سولفات روی تاثیر قابل توجهی در کنترل و کاهش شدت بیماری ناشی از R. solani در خیار داشتند و بهترین غلظت بدست آمده در این تحقیق میتواند به صورت تجاری فرموله شده و برای اهداف مدیریت تلفیقی بکار گرفته شود. کاربرد قارچکشهای شیمیایی علاوه بر آلودگی زیستمحیطی موجب افزایش و گسترش سویههای مقاوم به قارچکش در قارچهای بیمارگر گیاهی میشود. به حداقل رساندن تاثیرات مخرب قارچهای بیمارگر در گیاهان زراعی نیاز به یک روش امید بخش در کنترل آنها دارد. از این رو، فرارودههای طبیعی از جمله اسانسها و عصارههای گیاهی گزینه مناسبی برای کنترل و کاهش بیماریهای قارچی میباشد. در این تحقیق اثر کنترل کنندگی عصاره گیاهان آویشن دنایی، اسطوخدوس، رازیانه، دارچین، میخک و تلخه و سطوح مختلف سولفات روی بهعنوان یکی از ترکیبات غذایی بر میزان رشد قارچ بیمارگر Rhizoctonia solaniو تغییرات میزان فعالیت آنزیمهای دفاعی پراکسیداز و کاتالاز و همچنین تغییرات میزان بیان ژن این دو آنزیم در شرایط آزمایشگاه و گلخانه در گیاه خیار در همکنش با بیماگر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تمامی عصارههای گیاهی و سولفات روی قادر به مهار رشد قارچ در شرایط آزمایشگاهی و همچنین قادر به کاهش شدت بیماری در شرایط گلخانه بودند. نتایج آزمون استفاده از دیسک کاغذی داد که بیشترین میزان بازدارندگی رشد در بین تیمارهای عصاره گیاهی (عصاره الکلی) به ترتیب مربوط به عصاره اسطوخودوس با 600 میکروگرم در میلیلیتر و قطر 90/32 میلیمتر و کمترین میزان بازدارندگی رشد قارچ مربوط به عصارة تلخه با غلظت 150 میکروگرم در میلیلیتر و قطر 17/10میلیمتر (در مقایسه با شاهد با قطر 45/3 میلیمتر) بود. در آزمون اختلاط عصارههای گیاهی با محیط کشت، عصارۀ اتانولی گیاه اسطوخودوس با غلظتهای 2000 و 2500 پیپیام و با 21/82 و 75/80 درصد و عصارۀ آویشن دنایی با غلظت 2500 پیپیام و 18/72 درصد ممانعت از قارچ بیمارگر نسبت به شاهد به ترتیب موثرترین عصارهها در جلوگیری از رشد قارچ بیمارگر بودند. تیمار توأم قارچ بیمارگر، سولفات روی و عصارۀ اسطوخودوس بهترین تیمار در افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و افزایش بیان آنها بود. با توجه به نتایج تحقیق حاضر این چنین نتیجهگیری میشود که عصارههای گیاهی مورد مطالعه در این تحقیق به خصوص گیاه اسطوخودوس و همچنین سولفات روی تاثیر قابل توجهی در کنترل و کاهش شدت بیماری ناشی از R. solani در خیار داشتند و بهترین غلظت بدست آمده در این تحقیق میتواند به صورت تجاری فرموله شده و برای اهداف مدیریت تلفیقی بکار گرفته شود.
1Department of Plant Portection, Faculty of Agriculture, Islamic Azad University of Varamin–Pishva, Tehran, Iran.
2Department of Plant Portection, Faculty of Agriculture, Islamic Azad University of Varamin–Pishva, Tehran, Iran.
3Department of Horticultural Science and Engineering, Faculty of Agriculture and Natural Resources, University of Ardakan, Ardakan, Yazd, Iran
چکیده [English]
The use of chemical fungicides, in addition to environmental pollution, causes the increase and spread of fungicide-resistant strains in plant fungal pathogen. Minimizing the harmful effects of fungal pathogen in agricultural plants requires a promising method in their control. Therefore, natural remedies, including essential oils and plant extracts, are a suitable option for controlling and reducing fungal diseases. In this research, the controlling effect of the plant extracts of thyme, lavender, fennel, cinnamon, cloves and bitter gourd and different levels of zinc sulfate as one of the food compounds on the growth rate of the fungal pathogen Rhizoctonia solani and the changes in the activity of the defense enzymes peroxidase and catalase as well as the changes in the amount The gene expression of these two enzymes was investigated in laboratory (in vitro) and greenhouse conditions (in vivo) in cucumber plants in interaction with pathogen. The results showed that all plant extracts and zinc sulfate were able to inhibit the growth of the pathogen in laboratory conditions and were also able to reduce the severity of the disease in greenhouse conditions. The results of the paper disc test showed that the highest growth inhibition rate among the plant extract treatments (ethanolic extract) was related to lavender extract with 600 micrograms per milliliter and 32.90 mm in diameter, and the lowest growth inhibition rate was related to bitter extract with a concentration of 150 μg/ml and a diameter of 10.17 mm (compared to the control with a diameter of 3.45 mm). In the test of mixing plant extracts with culture medium, the ethanolic extract of lavender plant with concentrations of 2000 and 2500 ppm and with 82.21 and 80.75 percent and the extract of Danai thyme with a concentration of 2500 ppm and 18. 72% inhibition of the pathogenic fungus compared to the control, respectively, were the most effective extracts in preventing the growth of the fungal pathogen. The combined treatment of fungal pathogen, zinc sulfate and lavender extract was the best treatment in increasing the activity of antioxidant enzymes and increasing their expression. According to the results of this research, it can be concluded that the plant extracts studied in this research, especially the lavender plant, as well as zinc sulfate had a significant effect in controlling and reducing the severity of the disease caused by R. solani in cucumber, and the best concentration obtained in this research can be formulated commercially and used for integrated management purposes.