مقدمه
جنگلها، با داشتن غنیترین پوشش گیاهی و تا حدودی بومگاه جانوری، با ارزشترین و متنوعترین قلمرو فلور و فون شناخته شده زمین هستند که در فرآیند پیچیدهای در طی میلیونها سال تکامل یافته و به نسل حاضر رسیدهاند. جنگلها بیتردید از مهمترین عناصر حیات بخش محیط زیست و تامین کننده رفاه و آسایش جوامع بشری و عامل کلیدی در توسعه پایدار بخش کشاورزی هستند. جنگل در محیط زیست، ذخیره و غنیسازی منابع آب زیر زمینی، پاکیزگی و کاهش آلودگی هوا، کاهش فرسایش خاک، جلوگیری از بلایای طبیعی، تعدیل آب و هوا نقش تاثیرگذار دارد( یخکشی 1356). نقش برجسته اقتصادی جنگل در محصول چوب آن نمایانتر است. چوب یکی از محصولات ارزشمند جنگل است که در پیدایش و توسعه فرآیند تکامل زیستی و اجتماعی انسان نقش موثری داشته است. همسو با پیشرفت و تکامل اجتماعی در بستر توسعه صنعتی، نیازهای جدیدی شکل گرفتند. در پرتو دست یابی به فنآوری مدرن، بشر قادرشده
1- عضو هئیت علمی مرکز تحقیقات وآموزش کشاورزی گیلان
است بیش از پنج هزار نوع فرآورده مختلف چوبی را به طور مستمر از آن تولید نماید(پارساپژوه 1368). در آغاز، درختان در مصارفی مانند ساخت مسکن و تولید انرژی گرمایی مورد استفاده قرار میگرفتند و این رویه همچنان در جوامع عقب مانده و حتی در حال توسعه ادامه دارد. به طوری که فقط در سال 1389 تولید و مصرف هیزم و ذغال چوب از جنگلهای شمال به ترتیب 12/9 و 2/1 میلیون مترمکعب بوده است(وزارت نیرو 1389). تنوع تولید محصولات چوبی، میزان برداشت چوب از جنگلها را به طور فزاینده افزایش دادهاست. از میان محصولات متنوعی که از چوب به دست میآید و بیشترین تقاضا برای آن وجود دارد، صنعت کاغذسازی و تولید امدیاف است. چوب اگرچه به صورت خام یک محصول راهبردی تلقی نمیشود ولی پس از تبدیل و تولید کالای ارزشمندی چون کاغذ و سایر محصولات سلولزی در قالب ماده گرانبهایی که میتواند میزان توسعه و پیشرفت اجتماعی یک جامعه را رقم بزند، مورد سنجش قرار میگیرد؛ چرا که امروزه میزان و منزلت فرهنگی و بالندگی اجتماعی ملل در مصرف کاغذ سنجیده میشود که خود از چوب و سایر مواد سلولزی به دست میآید. در طی قرنها جنگلها به مثابه مزارع طبیعی تولید چوب این افزایش تقاضا را با برداشت بیشتر از آنها، جبران کردهاند. این نیاز همواره به طور جدیتر و فزایندهتری احساس میشود تا جایی که در راستای برقراری توازن بین عرضه و تقاضا به ناچار میزان برداشت چوب از جنگلها افزایش یافتهاست. این روند برداشت افزایشی، تا مرز بحران آفرینی پیش رفتهاست و سبب بروز بحرانهای زیست محیطی شده و به چالش جهانی بدل گشت.
نگاه منفعتطلبانه و سودجویانه به جنگلها به عنوان مزارع طبیعی تولید چوب، عرصههای منابع طبیعی را دچار مخاطرات جدی نمود. تغییرات اقلیمی و گرم شدن کره زمین ناشی از کاهش سطوح جنگلهای جهان و افزایش آلایندههای ناشی از مصرف فراوان سوختهای فسیلی است. به طوری که در آخرین کنفرانس تغییرات اقلیمی سال جاری 1394 (2015) با شعار زنده باد سیاره زمین، زنده باد بشریت و زنده باد خود زندگی در پاریس برگزار شد. هدف کنفرانس، حصول توافق قانونی و جهان شمول در باره آب و هوا و نجات کره زمین از گرم شدن در طی سالهای آینده است. دستیابی به این هدف با ساماندهی بهرهبرداری از جنگلها و تولید چوب از عرصههای غیر جنگلی (زراعت چوب) اصولیترین رویکرد نجاتبخش از این نگرانیهاست. برنامه بهینهسازی پایش، حفظ، بهره برداری و مدیریت جنگلهای کشور(دستورالعمل شماره 160332/ت 41074 ﻫ مورخه 16/10/1392سازمان جنگلها و مراتع کشور) تلاشی در همین راستاست. صنوبر و صنوبرکاری از روزگاران دور در ایران شناخته شده و کشت آن مرسوم بودهاست. صنوبر در ادبیات کهن ایران و فرهنگ زبان فارسی جایگاهی رفیع دارد به طوری که حافظ، غزلسرای جاودانه ایران میسراید:
دل صنوبریم همچو بید لرزان است زحسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
در هرجایی از کشور کهن و پهناور ایران چشمهای جوشید و رودی روان گشت بی تردید صنوبر و بید بلادرنگ حضوری دلنشین پیدا نمودهاند که با پیمایش در اقصی نقاط کشور مشاهده میشوند. کاشت و پرورش درختان صنوبر در ایران سابقه طولانی دارد. در هریک از نواحی و مناطق کشور گونه های خاصی از صنوبر رواج بیشتری دارد. در مناطق غربی و شمال غربی در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، کردستان و اردبیل، گونه صنوبر تبریزی و شالک، در مناطق مرکزی در استانهای اراک، اصفهان، گونه کبوده به همراه تبریزی کشت آنها گسترش دارد که دو کولتیوار مهم آن کبوده شیراز و کبوده بومی میباشند. در کبوده شیراز فرمهای تنه تقریبا استوانهای، راست و تاج مدور و پوست کاملا سفید است ولی در کبوده بومی تنه راست و تاج باریک و پوست خاکستری مایل به سبز براق است. در ناحیه شمالی در استان گیلان قبل از دهه چهل شمسی، صنوبرکاری چندان متداول نبود ولی گونه بومی صنوبر سفید پلت در این مناطق به طور طبیعی می روید. ولی پس از آن با ورود گونه های اصلاح شده خارجی صنوبر، فعالیت صنوبرکاری در استانهای شمالی مرسوم شد تا جایی که استانهای شمالی کشور به ویژه استان گیلان به عنوان رتبه نخست کشوری در کاشت و بهره برداری از چوب صنوبر شناخته شده است. در نواحی جنوبی کشور رویشگاه طبیعی صنوبر پده است که در جنوب حوزه رودکارون و دامنه های مرطوب آن تودههایی از این نوع صنوبر دیده میشود. این گونه صنوبر طالب اقلیم گرمتر بوده و مقاومت آن به شوری خاک از تمامی گونههای صنوبر بیشتر است. پرورش آن با هدف تولید چوب رواج ندارد ولی به لحاظ زیست محیطی و حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش، دارای ارزش فراوانی است. زراعت چوب در این نواحی با کاشت درختان اکالیپتوس گسترش دارد.
نگاهی به جنگلهای ایران
برابر آمار سازمان خوار و بار جهانی، سطح جنگلهای ایران 4/12 میلیون هکتار برآورد شدهاست در حالی که در حدود 40 سال پیش مقدار آن 18 میلیون هکتار برآورد شده بود که که نشان دهنده تجاوز، تخریب و کاهش سطح جنگلها است(Kharazipour, et al., 2008). سهم سرانه جنگل در ایران و جهان به ترتیب 2/0 هکتار و 8/0 هکتار (Farahmand,2012) میباشد. سطوح جنگلی ایران 4/7 درصد کشور را پوشش داده است( ثاقب طالبی 2003). از این میزان 1840000 هکتار در شمال و حاشیه جنوبی دریای خزر در استانهای گیلان، مازندران و گلستان قراردارند(FAO,2010) که به عنوان قطب تولید چوب جنگلی کشور محسوب میشوند(شکل1). بقیه جنگلهای کشور بالغ بر 5/10 میلیون هکتار بوده و در نواحی غرب و جنوب غربی کشور پراکندهاند و دارای ارزش حفاظتی میباشند. منابع جنگلی کشور پشتوانه توسعه پایدار در سطوح مختلف کشاورزی، آب، خاک و تعادل زیست محیطی منطقه میباشند. بنابراین، حفظ و صیانت از آنها باید در برنامهریزیهای کلان کشور ملحوظ گردد (نوروزی 1387).مردم ما همانند سایر ملل به چوب و فرآوردههای متنوع آن نیاز دارند. این نیاز از منابع جنگلی، واردات و زراعت چوب تامین میشود. کشور ما به لحاظ برخورداری از جنگل در ردیف کشورهای فقیر یا کم برخوردار از آن تعریف شده است. پیشرفت و توسعه در دو بعد اجتماعی و صنعتی، بهرهبرداری از عرصههای جنگلی را به طور مضاعف فزونی بخشید. افزایش جمعیت ایران، افزایش سرانه مصرف چوب را به همراه داشته است. با عطف به بخشنامه یاد شده سازمان جنگلها و مراتع کشور(شماره 160332/ ت 41074 ﻫ) که با عنوان برنامه بهینهسازی پایش، حفظ، بهرهبرداری و مدیریت جنگلهای کشور صادر شد، در ماده شش آن اشعار میدارد: سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور موظف است اجرای طرحهای جنگلداری در شمال کشور را به نحوی برنامهریزی و مدیریت نماید که چوب حاصل از بهرهبرداری جنگل، صرفا از درختان آسیب دیده ( شکسته، افتاده، ریشه کن، آفتزده) و عملیات پرورشی تامین شود ( سازمان جنگلها و مراتع کشور 1392). بنابراین، صنایع چوبی کشور برای تامین مواد اولیه مورد نیاز خویش با چالش جدی روبرو شدند.
صنایع چوبی و مواداولیه مورد نیاز
بخش مهمی از نیاز صنایع چوبی کشور در طی ادوار گذشته از جنگلهای شمال تولید و تامین شد. کاهش پهنههای اقتصادی و توانمندی تولید چوب جنگلها، ایجاد و راه اندازی صنایع چوب به ویژه صنعت امدیاف در سالهای اخیر این کمبود را به طور مضاعف و جدیتر نشان داد. عمدهترین صنایع چوبی که به مواد اولیه فراوانتری نیاز دارند در صنایع کاغذ و امدیاف دیده میشود و البته این محصولات بخش مهمی از واردات و نیاز اجتماعی کشور است. برابر گزارشات در یک دوره چهارساله (1393-1390) برداشت چوب از جنگلها و همچنین واردات آن کاهش داشته است ولی در همان حال ارزش ارزی واردات، تحت تاثیر نوسانات جهانی قیمت چوب افزایش را نشان میدهد(جدول1). تاسیس و ایجاد کارخانجات صنایع چوب به ویژه صنعت امدیاف، بدون چاره اندیشی در تامین مواد اولیه مورد نیاز آنها خسارت سنگینی بر سرمایه ملی، وضعیت اشتغال و بهرهوری مورد انتظار وارد خواهد ساخت. دو راهکار در این راستا قابل پیشبینی است. این دو شامل واردات خرده چوب (چیپس) برای صنعت یاد شده و تولید چوب در عرصههای غیر جنگلی (زراعت چوب) است. واردات چوب علاوه بر خروج ارز از کشور، بغرنجتر نمودن وضعیت اشتغال و محدودیتهای قرنطینهای برای جلوگیری از ورود آفات و بیماریها نیز ناکارامدی آن را نشان میدهد. امیدبخشترین راهکار تهیه مواد اولیه مورد نیاز صنایع چوب، مشارکت هدفمند سازمانهای ذینفع در توسعه زراعت چوب است.
جدول1- برداشت چوب از جنگلهای شمال1 و واردات2 آن در طی سالهای 1393- 1390
سال سال
|
تولید داخلی
|
واردات
|
مترمکعب
|
تن3
|
مقدار( تن)
|
درصدکاهش4
|
ارزش (دلار)
|
درصدافزایش4
|
1390
|
1110000
|
777000
|
451142
|
4/7 -
|
179188877
|
6/11 +
|
1391
|
990000
|
693000
|
349859
|
22 -
|
167485236
|
5/6 +
|
1392
|
1005000
|
703500
|
333589
|
6/4 -
|
169928421
|
4/1 +
|
1393
|
750000
|
525000
|
318723
|
4/4-
|
168974201
|
5/0+
|
جمع کل
|
3855000
|
2698500
|
1450313
|
|
685576735
|
|
1- از سایت سازمان جنگلها و مراتع کشور 2- از سایت انجمن کارفرمایان صنایع چوب کشور
3- وزن مخصوص 7/0 در نظر گرفته شد. 4- درصد کاهش واردات چوب و افزایش ارزش ارزی آن نسبت به سال قبل
ارزش اقتصادی صنوبرها در تولید چوب و منابع عظیم مواد لیگنوسلولزی، قابل توجه بوده و دامنه کاربرد چوب آنها در صنایع چوب وسیع است؛ به طوری که از درختان صنوبر برای تولید شکر و اتانول استفاده میشود (Wang. et al., 2012). همچنین صنوبرها برای تولید سوخت زیستی (Broeckx, et al. 2012 ) و گیاه پالایی برای زدودن آلودگیهای خاکی و آبی وحتی رویشگاههای آلوده به فلزات سنگین با ترکیب متفاوت جمعیت میکروبی (Gamalero et al 2012) استفادههای فراوانی میشود. امروزه، چوب صنوبر ماده اولیه مناسبی برای تولیدات مختلف چوبی نظیر تولید خمیرکاغذ(Francis et al.2006)، تهیه روکش و تخته چندلا (Kumar.2010)، تولید فیبر و تخته فیبرعایق میباشد(Balatinecz and Kretschmann,2001, Stanturf andOosten,2014). به طور کلی صنایع چوبی کشور با احداث کارگاههای چوب بری شروع شد؛ ولی با احداث کارخانههای کبریت سازی ، تخته خرده چوب، فیبر، روکش و تخته چند لایه، کاغذ سازی و تولیدMDF توسعه یافت. دو کارخانه بزرگ کاغذسازی در استانهای گیلان و مازندران بخش مهمی از مواد اولیه خود را از چوب صنوبر تامین میکنند. تولید فیبر در کشور یکی از صنایع چوبی میباشد و یکی از قدیمیترین آنها، کارخانه فیبر رویال انزلی است که با مصرف چوب صنوبر فعالیت دارد. صنایع تخته خرده چوب که با رویکرد مصرف پسماندها در کشور این صنعت راهاندازی شد در حال حاضر تمامی آنها علاوه بر مصرف چوب آلات هیزمی جنگلی سهم بزرگی در مصرف چوب صنوبر دارند. مهمترین صنعتی که چوب صنوبر در آن مصرف انحصاری دارد صنعت کبریت سازی است که قدمت آن به بیش از یک قرن میرسد. چوب صنوبر به دلیل دارا بودن آستانه آتشگیری پایین در صنعت کبریت سازی مصرف ویژه دارد. صنعت امدیاف در نیمه اول دهه هشتاد شمسی در ایران احداث و راه اندازی شد. از این صنعت دو کارخانه بزرگ در مازندران (آمل و ساری) و یک کارخانه در گیلان (شهر صنعتی رشت) فعال هستند و بیشترین مواد اولیه مصرفی آنها چوب صنوبر است.
زراعت چوب با صنوبرکاری
حفظ و صیانت از جنگلها با رویکرد منابع پایدار تولید چوب با کاشت درختان تند رشد صنوبر اصولیترین و کم هزینهترین راهکار اطمینان بخش است. براساس آمار و اطلاعات موجود، توان تولید چوب جنگلهای شمال بهدلیل تغییرات عمدهای که در شرایط اکولوژیک آن حاکم شده، بهشدت کاهش یافته است که حداکثر مقدار آن چهار مترمکعب در هکتار در سال در جنگلهای شفارود برآورد گردید (Farahmand, 2012). بنابراین، صنوبرکاری علاوه بر تامین مواد اولیه لیگنوسلولزی مورد نیاز صنایع، پشتوانه بسیار مطمئنی برای بقا و حیات جنگل است. متاسفانه باید اذعان شود که زراعت چوب در کشور از فقدان جامع مدیریتی و عقب ماندگی ساختاری سازمانی رنج میبرد. جنس صنوبر، به دلیل داشتن قامت درختی و نداشتن ثمره ماکول، در تشکیلات زراعی کشور از صندوقها و بستههای حمایتی مورد انتظار بهرهای ندارد. برای درک عمیقتر موضوع، جنس پنبه را که گیاه صنعتی شناخته میشود و دارای هویت مستقل اجرایی، تشکیلاتی و تحقیقاتی است با جنس صنوبر میسنجیم. از محصول پنبه، پارچه بافته میشود و از محصول صنوبر کاغذ، امدیاف و ... تولید میگردد. پارچه، محصول راهبردی نیست ولی کاغذ موقعیت راهبردی دارد. توسعه پایدار کشاورزی با حفظ و صیانت از منابع طبیعی (جنگلها) تحقق یافتنی است و درختان جنس صنوبر پشتوانه حیات و بقای جنگل هستند. صنوبر درخت باغی است و در اراضی مردمی کاشته و پرورش داده میشود. درختان صنوبر محصول چوب تولید میکنند و باید در تشکیلات و نهادهای مدیریتی وزارت جهاد کشاورزی ساختار هویتی (زراعت چوب) بیابند. چون متولی تولید چوب در مزارع طبیعی کشور، سازمان جنگلها و ادارات کل منابع طبیعی تابعه هستند. انتظار میرود که این سازمان، دفتر زراعت چوب را در حوزه معاونت امور جنگل و ترجیحا" معاونت جدید و مستقل پیش بینی و راهاندازی نماید تا در حوزه مدیریت ادارات کل منابع طبیعی استانها صاحب هویت تشکیلاتی (معاونت زراعت چوب) شوند. با ایجاد این نهاد، شاید زارعان تولید چوب همانند سایر زارعان، از فرصت استفاده و بهرهمندی از بستههای حمایتی، تسهیلات منابع مالی بانکها و یارانههای حمایتی برخوردار شوند. این رویکرد موجب رونق و پیشرفت جدی در توسعه صنوبرکاری و تولید فراوان مواد اولیه که تاکنون از جنگلها برداشت میشد، میشود. پهنههای جغرافیایی نواحی شمالی و غربی کشور مستعد توسعه صنوبرکاری هستند. نواحی شمالی کشور به ویژه استان گیلان که قطب تولید چوب صنوبر است، شرایط مطلوب تری دارد؛ تا جایی که مدیران صنایع استان در صدد تبدیل گیلان به قطب صنایع سلولزی کشور هستند. تحقق این آرزو بدون برنامهریزی فراگیر توسعه زراعت چوب تا حدود زیادی ناشدنی است.
قطبیت صنوبر در زراعت و صنعت چوب اقتضا دارد با نگاه توسعه محور، چالشها، محدودیتها، توانمندیها و انتظارات این جنس درختی ارزشمند در تولید چوب و حفاظت پایدار از محیط زیست طبیعی بازشناسی شود. صنوبرها به دلیل برخورداری از سرعت رشد بالا، دوره بهرهبرداری کوتاه، سهولت تکثیر و تنوع گونهای، قابلیتهای کاربردی فراوانی در صنایع چوبی دارند. این ویژگیها سبب توجه ویژه آن در زراعت چوب شد. بنابراین، مهمترین دلایل اهمیت صنوبر کاری عبارتنداز:
1 – صنوبرکاری به علت محدودیت در توان تولید چوب جنگلها با توجه به افزایش نیاز مصرف چوب.
2 – صنوبرکاری به علت زودبازدهی آن در مقابل طولانی بودن دوره برداشت در جنگلها .
3 – صنوبرکاری در زمینهایی که بدون استفاده رها می شوند به آسانی امکانپذیر است.
4 – صنوبرکاری به عنوان اندوخته و صندوق پس انداز خانوارهای روستایی تلقی میشود که در صورت نیاز با فروش چوب صنوبر، مشکلات اقتصادی خویش را برطرف میسازند.
5 – صنوبرکاری به طور معمول ضریب امنیتی حفاظت از جنگلها را افزایش داده و از تخریب بی رویه آنها تحت عنوان قاچاق چوب و مصارف روستایی جلوگیری میکند و ضامن بقا و توسعه پایدار آن است
6 – عدم همزمانی کاشت صنوبر با محصولات رایج زراعی زمینه اشتغال روستاییان و کشاورزان را در اوقات فراغت آنها فراهم میکند.
7 – سهولت عملیات زراعی ( کاشت، داشت و برداشت ) در صنوبرکاری
8 – کشت تلفیقی صنوبر با برخی محصولات زراعی به آسانی میسر است.
9 – صنوبرکاری مواد اولیه فراوان و ارزانتری برای صنایع چوبی فراهم میکند و وضعیت ناخوشایند اشتغال در روستاها را بهبود میبخشد.
10 – صنوبرکاری موجب پاکیزگی و تلطیف هوا به روش ترسیب کربن و تولید اکسیژن میشود.
توسعه هدفمند زراعت چوب با مشارکت سازمانها، نهادها، واحدهای تحقیقاتی- آموزشی و تشکلهای مردم نهاد، فرصت عملیاتی پیدا میکند. هماندیشی آنها بستر توسعه پایدار تولید چوب را با هدف خودکفایی، جستجو و ارائه خواهد کرد. بازگشت دورهای سرمایه در زراعت چوب نسبت به زراعت عمومی طولانیتر است؛ اگرچه بازده تولیدی آن در مقایسه با تولیدات چوب جنگلی بسیار کوتاهتر است. این خواب سرمایه، توسعه مردمی زراعت چوب را به شدت مورد تردید قرار میدهد. اگر چارهجوییهای لازم در خصوص ارائه بستههای حمایتی مانند وامهای بانکی، خریدهای تضمینی محصول، توزیع رایگان نهالهای مرغوب و استاندارد صورت گیرد، راندمان تولید محصول چوب به طور نمایان افزایش خواهد یافت. این مشوقها موجب گسترش صنوبرکاری خواهد شد و اگر استفاده از نهالهای مرغوب و دارای برند تجاری الزام آور شود بازده تولید افزایش چشمگیری را نشان خواهد داد. تهیه و ارائه برند تجاری مورد نظر توسط موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و واحدهای تحقیقاتی تابعه آن در سراسر کشور به طور بالقوه این قابلیت را دارند تا اقدامات لازمه در این زمینه را به عمل آورند.
مشارکت گروههای مرتبط و بهرهبردار با صنوبرکاری (زراعت چوب)
منابع
1- سازمان جنگلها و مراتع کشور.1392. برنامه بهینه سازی پایش،حفظ، بهره برداری ومدیریت جنگلهای کشور. بخشنامه شماره 160332 / ت 41074 ﻫ مورخه 16/10/1392.
3- وزارت نیرو، 1389. ترازنامه انرژی. معاونت امور برق و انرژی. دفتر برنامه ریزی کلان برق و انرژی. 541 صفحه.
4- نوروزی، 1387. زراعت چوب تنها راه حل اساسی تامین مواد اولیه مورد نیاز صنایع چوب کشور. دومین همایش ملی صنوبر و اهمیت آن در زراعت چوب ( مجموعه مقاله ها ) صفحه 72 – 58 . جلد اول. شماره 398 . موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور.
5- یخکشی 1356. ارزش اجتماعی و اقتصادی جنگل. انتشارات دانشگاه تهران. 248 صفحه