1دانشجوی سابق کارشناسی ارشد خاکشناسی دانشگاه گیلان
2دانشیار گروه خاکشناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان
3استادیار گروه بیابانزدایی، دانشکده کویرشناسی، دانشگاه سمنان
4دانشیار گروه جنگلشناسی دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان
چکیده
آبگریزی یکی از ویژگیهای خاک با تغییرات فصلی یا کوتاهمدت است که نفوذ آب در خاک را کاهش داده و یا از آن جلوگیری میکند. آبگریزی وابسته به رطوبت خاک است و در خاکهای خشک بیشترین شدت را پیدا میکند. این مطالعه با هدف بررسی تغییرات آبگریزی و تعیین رطوبت بحرانی خاکها در 10 منطقه جنگلی استان گیلان تحت پوششهای گیاهی مختلف از قبیل کاج تدا، توسکا، لرگ، گیاه آقطی، شمشاد، انجیلی، بلوط، راش، افرا و چمن پراکنده انجام شد. خاکها در دو فصل پاییز و تابستان از عمق 5-0 سانتیمتر نمونهبرداری شدند. برای بررسی آبگریزی واقعی از آزمون زمان نفوذ قطره آب (WDPT) در رطوبت مزرعه و آبگریزی بالقوه پس از خشک کردن نمونههای دستنخورده در دمای 25 درجه سانتیگراد انجام شد. آبگریزی واقعی فقط در تابستان در مناطق جنگلی اندارهگیری گردید. گستره وسیعی از کلاسهای آبگریزی خاک (خاکهای آبدوست تا بینهایت آبگریز) در مناطق مورد مطالعه مشاهده شدند. نتایج نشان داد که در مناطقی که بافت شنی دارند شدت آبگریزی بیشتر میباشد. در این پژوهش همبستگی مثبتی بین Log WDPT با مقدار ماده آلی و درصد شن خاک (با r بهترتیب 42/0 و 27/0) تعیین شد. همبستگی Log WDPTبا درصد رس خاک منفی ( با 35/0- = r) و رابطهای بین Log WDPT و pH به دست نیامد. محدوده رطوبتی که خاکها آبگریز میشوند ( رطوبت بحرانی) برای هر یک از مناطق متفاوت و تابعی از ویژگیهای خاک بود. محدوده رطوبت بحرانی در خاکهای شنی در عمق 5-0 سانتیمتر بین 7/6-4 درصد، در خاکهای لوم رس سیلتی و لوم سیلتی بین 8/15-1/10 درصد و در خاکهای لوم سیلتی و لوم رسی با میانگین ماده آلی بالا (6/14-2/11 درصد) بین 3/21-4/13 درصد ارزیابی شد. نتایج نشان میدهند که ماده آلی و بافت خاک بر مقدار رطوبت بحرانی خاک تأثیر دارند.
Assessment of Critical Soil Water Content in Some Water Repellent Soils of Guilan Province
نویسندگان [English]
S. M. Mirbabaei1؛ M. Shabanpour Shahrestani2؛ A. A. Zolfaghari3؛ K. Taheri Abkenar4
چکیده [English]
Water repellency is a soil property with short-term (or seasonal) variations and reduces or even prevents water infiltration into the soil. When soils are dry, water repellency is found to be at its most extreme. The objective of this study was to investigate variations of soil water repellencyand determine critical soil water contents in 10 forestry sites covered by different plant species (Pinus taeda, Alnus subcordata, Pterocarya fraxinifolia, Sambucus ebulus, Boxus sempervirens, Parotia persica, Quercus castanefolia, Fagus orientalis, Acer sp. and sparse grass) in Guilan province. The soils were sampled two times at autumn and summer from 0-5 cm depth. The water drop penetration time (WDPT) test was used to measure the actual water repellency at the selected sites under the natural field-moist conditions. The potential water repellency was measured in undisturbed samples dried at 25 °C taken from the same sites. Actual water repellency was determined only at forest sites in summer. A wide range of soil water repellency classes (hydrophilic to extremely water-repellent soils) were detected at the examined sites. The results show that water repellency is the largest at the sites with sandy texture. In this research, positive correlations between logWDPT and organic matter content(r=0.42) and sand percentage (r=0.27) were obtained. Correlations between Log WDPT and clay percentage was negative (r= -0.35) and no correlation was found between pH and Log WDPT. The soil water content zone at which soils became water repellent (critical water content) was different for each site and it was a function of the soil properties. Critical water content was assessed in sandy soils (0-5 -cm depth) and ranged from 4.0-6.7 %, in silty clay loam and siltyloam, between 10.1-15.8%, and in silty loam and clay loam with high organic matter varied from 13.3-21.3%. Apparently, soil organic matter and texture influence the critical water content.
کلیدواژهها [English]
Soil water repellency, Water drop penetration time test, Actual water repellency, Critical soil water content