مقدمه
کلزا (Brassica napus L.) از جنس کلمیان (Brassica) و یکی از مهمترین گونههای گیاهی تیرهBrassicaceae است. این گیاه با ویژگیهای خاص زراعی از جمله دامنه گسترده سازگاری به انواع اقلیمها و شرایط آب و هوایی و دارا بودن دو تیپ پاییزه و بهاره میتواند در برنامه تناوب زراعی در مناطق مختلف جای گرفته و امکان استفاده بیشتر از منابع آب و خاک را فراهم کند (5 و 23). کلزا سومین منبع مهم روغن گیاهی (36 و 37) و در برخی منابع دومین منبع روغن گیاهی در جهان (30) به شمار میرود. درصد روغن دانه آن بین 40-7/37 درصد (34) و 44-40 درصد (19 و 36) ذکـر شده است و اسیدهـای اشبـاع آن کــمترین میزان (8-5 درصد) در بین دانههای روغنی میباشد (36 و 37). مهمترین راه افزایش تولید محصول کلزا، افزایش عملکرد در واحد سطح و افزایش تولید به ازای واحد نهادهها (آب، کود، بذر) است. اگر چه کلزا از سیستم ریشهای عمیق برخوردار است و ارقام کلزا عکسالعمل مشابهی به آبیاری و کود نشان میدهند (22) و میتوانند رطوبت را از اعماق پایین خاک دریافت کند (25) اما خشکی و نبودن آب کافی در کشت دیم کلزا سبب وارد آمدن خسارت به محصول میشود. مقدار مصرف آب آبیاری نیز دارای اهمیت است چرا که با اصلاح مدیریت آبیاری کلزا، 25 درصد در مصرف آب صرفهجویی شد (33). در مناطق نیمه خشک وجود درجه حرارت پایین، تنش رطوبتی و ترک خوردن خاک (به خاطر به وجود آمدن بستر ضعیف برای بذر)، استقرار کلزا دچار مشکل میشود (16). بروز خشکی در زمان گلدهی، سبب سقط جنین گلها شده و تعداد خورجینها به طورچشمگیری کاهش یافته و بوتهها کوتاه میمانند و طـول خـورجین کم شده و تعداد دانه در خورجین نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. بروز خشکی دیر هنگام در زمان دانهبندی سبب تولید دانههای چروکیده میشود (13). طی تحقیقی بر روی آبیاری کلزا، نشان داده شد که آبیاری در مرحله تشکیل خورجین باعث افزایش تعداد خورجین در مترمربع شده و چنانچه در مرحلهای دیرتر انجام شود، تعداد دانه در هر خورجین افزایش مییابد. خشکی عمدتاً از کمبود آب ناشی میشود که بر اثر ترکیب فرآیندهای فیزیکی و محیطی، گیاه را با تنش رطوبتی مواجه ساخته و تولید محصول را کاهش میدهد (1). بروز تنش رطوبتی اجزای عملکرد را تحت تاثیر قرار میدهد به نحوی که طی تحقیقی، تنش آبی موجب کاهش تعداد خورجین در گیاه، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه و عملکرد دانه گردید (1) و حتی در این شرایط نیاز به نیتروژن نیز کم میشود (10). از میان مراحل رشد کلزا، نشان داده شد که حساسترین زمان برای آبیاری کلزا، مرحله گلدهی و اوایل تشکیل خورجین است (2، 4، 26، 29، 31 و 32). تأمین آب کافی در طی این مراحل، تعداد خورجین در واحـد سطح وتعـداد دانه در خـورجین را افـزایش میدهد (26). شناخت چگونگی تشکیل وسهم هر یک از اجزای عملکرد در عملکرد گیاه ضروری است (15). در کلزا، عملکرد دانه تابعی از تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین و وزن هزار دانه می باشد (11). کلزای رقم PF.7045.91 (ساری گل) در تحقیق عباسدخت و همکاران (1380) از میان ارقام مختلف بهترین گزینه در عملکرد روغن بوده است (12). یکی از روشهای بسیار مفید و کاربردی برای تجزیه همبستگی و پی بردن به اثرات مستقیم وغیر مستقیم عوامل تولید، استفاده از تجزیه علیت (Path Analysis) است. این تحقیق، با بررسی اثرات تکآبیاری در مراحل مختلف رشد به مطالعه ضرایب همبستگی و اثر مستقیم و غیر مستقیم صفات بر عملکرد دانه کلزا از طریق تجزیه علیت میپردازد.
مواد و روشها
این تحقیق در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه با ارتفاع 1725 متر، و موقعیت جغرافیایی 46 درجه و 15 دقیقه شرقی و 37 درجه و 15 دقیقه شمالی روی یک رقم کلزای بهاره و دو سال 1381 و 1382 در زمینی که عملیات تهیه زمین آن در پاییز انجام شده بود، به اجرا درآمد. خاک محل آزمایش رس سیلتی بود. آبیاری به صورت سطحی و از طریق انتقال آب با لوله و شیلنگ و کنترل دقیق با کنتور حجمی صورت گرفت. این آزمایش مزرعهای بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی و به صورت اسپلیت پلات با سه مرحله رشد به عنوان فاکتور اصلی و چهار تیمار مقادیر تکآبیاری به عنوان فاکتور فرعی بر روی کلزای بهاره رقم ساریگل و در سه تکرار به اجراء درآمد. منشاء این رقم از کشور آلمان، تیپ رشد آن بینابین، نسبت به سرما متحمل و متوسط رس است. مراحل رشد شامل: مرحله طویل شدن ساقه (S1)، مرحله گلدهی (S2) و مرحله پر شدن دانه (S3) و مقادیر تکآبیاری شامل: بدون آبیاری (شرایط دیم) (I0)، تکآبیاری به میزان 30 میلیمتر (I30)، تکآبیاری به میزان 60 میلیمتر (I60) و تکآبیاری به میزان 90 میلیمتر (I90) بود. نیتروژن و فسفر بر اساس تجزیه خاک و با نظر کارشناسان تغذیه به صورت فرمول N50P20 تعیین و به صورت یکجا و قبل از کاشت توسط دستگاه جانشیرر جایگذاری شد. ابعاد کرتهای فرعی 24 متر مربع (4×6) و فاصله کرتها از یکدیگر 5/1 متر بود. به نحوی که در هر کرت فرعی 18 خط به طول 6 متر و فواصل خطوط 20 سانتیمتر وجود داشت. میزان بذر مصرفی بر اساس 8 کیلوگرم در هکتار و با توجه به سطح کاشت هر کرت تعیین و با قارچکش ویتاواکس به نسبت دو در هزار ضد عفونی گردید. از بذرکار آزمایشی وینتراشتایگر برای کاشت کلزا در اولین فرصت استفاده شد تا امکان استفاده از بارشهای مؤثر بهاره وجود داشته باشد. زمان آبیاری بر اساس مراحل رشد و پس از رسیدن 50 درصد کرت به مرحله مورد نظر و منطبق بر مقادیر پیشبینی شده صورت گرفت. میزان آب آبیاری در هر یک از کرتهای فرعی با توجه به ابعاد آن و عمق آب آبیاری تیمارها، به صورت حجمی محاسبه و از طریق لوله پلیاتیلن سوراخدار در سطح کرت به صورت یکنواخت توزیع شد. مقدار حجمی آن در هر یک از کرتها با کنتور حجمی کنترل گردید. میزان حجم آب یک نوبت آبیاری هر کرت فرعی از فرمول زیر محاسبه گردید:
1000 ÷ عمق آب آبیاری تیمار مربوطه (میلیمتر)) × ابعاد کرت فرعی (متر مربع) = حجم آب آبیاری هر کرت (متر مکعب) ( (1)
زمان کاشت، مراحل رشد، میزان بارش طی سالهای زراعی اجرای تحقیق در جدول 1 و دادههای هواشناسی در جدول 2 نشان داده شده است. متوسط دمای هوا، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی، تبخیر و سرعت باد در دو سال زراعی به ترتیب برابر 8/10 و 9/10 درجه سلسیوس، 55 و 5/53 درصد، 5/7 و 9/8 ساعت، 1791 و 1586 میلیمتر و 8/3 و 5/2 متر در ثانیه بوده است (جدول 2).
جداول 1-2--------------------
مراقبتهای زراعی از جمله کنترل علفهای هرز با دست، مبارزه با آفات جونده مانند موش با جایگذاری قرصهای مسموم فسفید آلومینیم)، مبارزه با آفات از طریق پخش طعمه مسموم سبوس و نیز سمپاشی بر علیه علف هرز با سم گراماکسون (3 لیتر در هزار) انجام گردید. پس از رسیدن محصول و حذف حواشی، برداشت در سطحی معادل یک متر مربع از هر تیمار و پس از حذف حاشیه انجام شد. پس از توزین نمونهها، دانهها از خورجین جدا گردیدند. صفاتی چون عملکرد دانه، کاه و کلش، وزن هزار دانه، تعداد دانه در خورجین، فاصله پایینترین خورجین از سطح زمین، طول خورجین و ارتفاع بوته اندازهگیری شد. تعداد خورجین در متر مربع بر اساس عملکرد دانه، تعداد دانه در خورجین و وزن هزار دانه برآورد گردید و عملکرد زیست توده (مجموع عملکرد دانه و کاه و کلش) و شاخص برداشت (نسبت عملکرد دانه به عملکرد زیست توده) محاسبه گردیدند. برای تجزیه واریانس مرکب، تست یکنواختی خطاهای آزمایشی (21) به روش F هارتلی انجام شد. ضرایب همبستگی عملکرد دانه با صفات اندازهگیری شده (کاه و کلش، عملکرد زیست توده، شاخص برداشت، ارتفاع بوته، تعداد خورجین در متر مربع، تعداد دانه در خورجین، طول خورجین، فاصله پایینترین خورجین از سطح زمین و وزن هزار دانه) تعیین گردید و از طریق تجزیه علیت (Path Analysis) نقش و اثر مستقیم و غیر مستقیم پارامترهای مؤثر بر عملکرد دانه یعنی کاه و کلش، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در متر مربع، فاصله پایینترین خورجین از سطح زمین و وزن هزار دانه، مشخص گردیدند. اثر مستقیم صفات مورد مطالعه بر عملکرد دانه از نرمافزار SPSS مدل رگرسیونیEnter و STATISTICA تعیین گردید. تجزیه واریانس صفات توسط نرمافزار MSTATC انجام شد و مقایسه میانگین صفات بر اساس آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال یک درصد صورت گرفت.
نتایج و بحث
نتایج جدول تجزیه واریانس عملکرد دانه، کاه و کلش، عملکرد زیست توده، شاخص برداشت، ارتفاع بوته، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در متر مربع، طول خورجین و فاصله اولین خورجین از سطح زمین در جدول 3 ذکر شده است. نتایج مقایسه مقایسه میانگین به روش آزمون دانکن در جداول 4 تا 6 و مقادیر ضرایب همبستگی صفات با عملکرد دانه در جدول 7 ارائه و با استفاده از تجزیه علیت نقش و اثر مستقیم و غیر مستقیم صفات بر عملکرد دانه به دست آمد (جدول 8). از آنجایی که مقدار F هارتلی برای وزن هزار دانه بزرگتر از 5 بدست آمد، تجزیه واریانس مرکب برای آن صورت نگرفت.
نتایج نشان داد که اثر مقادیر مختلف تکآبیاری بر ارتفاع بوته، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در متر مربع و طول خورجین در سطح یک درصد و بر کاه و کلش و عملکرد زیست توده در سطح آماری پنج درصد معنیدار است. تکآبیاری در مراحل مختلف رشد نشان میدهد که این اثر بر شاخص برداشت، ارتفاع بوته، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در متر مربع و طول خورجین در سطح آماری یک درصد معنیدار است (جدول 3).
اثر متقابل تکآبیاری و مراحل رشد بر عملکرد دانه، شاخص برداشت، ارتفاع بوته، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در متر مربع و طول خورجین در سطح آماری یک درصد معنیدار است و بر بقیه صفات، اثر معنیداری نداشت (جدول 3). در بـررسی معنیدار بــودن اثر مـرحله رشـد، در حالتی کـه اثـر متقابل مرحله رشد × سال معنیدار نبود، برای محاسبه F از طریق Polling میانگین مربعات Y×S و خطا اقدام گردید. در بررسی معنیدار بودن اثر مقادیر تکآبیاری، در حالتی که اثر متقابل تکآبیاری × سال و تکآبیاری × مرحله رشد × سال معنیدار بود، از روش ساترتویت (Satterthwaite) استفاده شد و اگر هیچکدام معنیدار نبودند، برای محاسبه F از طریق Polling میانگین مربعات Y×I ، Y×S×I و خطا اقدام گردید. در بررسی معنیدار بودن اثر متقابل مقادیر تکآبیاری × مرحله رشد، در حالتی که اثر متقابل تکآبیاری × مرحله رشد × سال معنیدار نبود، برای محاسبه F از طریق Polling میانگین مربعات Y×S×I و خطا اقدام شد.
بر اساس مقایسه میانگینها، اگر چه اثر مقادیر تکآبیاری در تولید دانه معنیدار نیست، اما اختلاف عملکرد دانه تا 327 کیلوگرم در هکتار میرسد که بسیار قابل توجه است. هر چند تکآبیاری90 میلیمتری با 913 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان عملکرد دانه را به همراه دارد (جدول 4)، اما دارای بیشترین میزان تولید به ازای واحد آب کاربردی نیست، زیرا تکآبیاری 60 میلیمتری در مرحله گلدهی دارای بالاترین میزان بهرهوری و به میزان 79/4 کیلوگرم بر میلیمتر آب کاربردی است. در خصوص کاه و کلش، عملکرد بیولوژیک و تعداد دانه در خورجین نیز بیشترین اثر مربوط به تکآبیاری 90 میلیمتر است. تکآبیاری به میزان 60 و 90 میلیمتر، اثر آماری یکسانی بر ارتفاع بوته، تعداد خورجین در متر مربع و طول خورجین داشت (جدول 4).
در بررسی مراحل رشد معلوم میشود که تکآبیاری در مرحله گلدهی بیشترین میزان تولید دانه را به همراه دارد (جدول 5). با توجه به جدول 1 و دقت در تاریخهای مراحل رشد با آخرین بارشهای موثر بهاره، مشخص میشود که در مرحله طویل شدن ساقه، به خاطر بارشهای بهاری، هنوز ذخیره رطوبتی کافی در خاک وجود دارد و تبخیر و تعرق محصول نیز به مرحله حداکثری نرسیده، لذا انجام آبیاری در این مرحله (طویل شدن ساقه) نمیتواند به طور مؤثری در افزایش عملکرد دانه نقش داشته باشد. تکآبیاری در مرحله پرشدن دانه نیز، به خاطر پایان رشد رویشی و عدم امکان ایجاد شاخ وبرگ و خورجین جدید، تنها میتواند در افزایش وزن دانه و پرشدن دانه مؤثر باشد و در واقع تنش خشکی، اثرات منفی خویش را در بر گیاه بر جای گذاشته و به طور کامل قابل جبران نیست. اما برای مرحله گلدهی، هنوز شدت خشکی به آن حدی نرسیده که غیر قابل جبران باشد، ضمن این که تنها 50 درصد کرت به مرحله گلدهی رسیدهاند، لذا امکان ادامه رشد رویشی، تشکیل شاخههای فرعی و امکان افزایش تعداد غلافهای بارور و نیز افزایش تعداد و اندازه خورجینها وجود دارد. آبیاری در این مرحله سبب ایجاد ذخیره رطوبتی مناسبی خواهد کرد تا با توجه به سایهاندازی کامل گیاه که تبخیر از سطح خاک را کاهش میدهد، آب آبیاری عمدتاً صرف تعرق گیاه شده و به طور مؤثری عملکرد دانه را افزایش دهد. همچنین بخشی از آب آبیاری مرحله گلدهی در خاک ذخیره خواهد شد و در مرحله پر شدن دانه که از مراحل حساس کلزا به تنش رطوبتی است مورد استفاده گیاه قرار میگیرد. بررسی تحقیقات دیگر محققین نشان میدهد که کاهش عملکرد ناشی از بروز تنش آبی در خاکهای رسی و شنی روی خردل هندی به ترتیب 17 و 57 درصد و روی کلزا به ترتیب 11 و 42 درصد برآورد گردید (1)، که بیانگر اثر بافت خاک در تشدید اثرات تنش آبی و کاهش عملکرد میباشد. قطع آبیاری کلزا از مرحله گلدهی به بعد تاثیر نامطلوبی بر فعالیتهای رشدی، عملکرد، اجزای عملکرد و صفات زراعی دارد (8). همچنین بروز تنش آبی سبب کاهش میزان روغن از 9/36 به 4/31 درصد، کاهش وزن هزار دانه از 1/4 به 3 گرم گردید (1). طی تحقیقی در کشت یک گونه کلزا در منطقه خشک آلبرتا، گزارش شد که این گونه در مراحل آخر به آبیاری واکنش نشان میدهد، همچنین مقدار روغن در اثر آبیاری تا زمان رسیدگی خورجین افزایش مییابد (24).
تیمار 60 میلیمتر تکآبیاری در مرحله گلدهی با 1071 کیلوگرم در هکتار دانه تفاوت معنیداری با90 میلیمتر آب مصرفی در این مرحله ندارد (جدول 6)، و آبیاری در مرحله گلدهی اثربخشی بیشتری نست به آبیاری در مراحل دیگر داشته است. این نتیجه نشان میدهد که مرحله گلدهی، مرحله حساسی برای کلزای بهاره به شمار میرود (4 و 13). این نتیجه با دستاورد دیگر محققان در تعیین مرحله حساس رشد کلزا به کمآبی تطابق دارد که مرحله گلدهی و تشکیل خورجین را حساسترین مرحله دانستهاند (2، 14، 26، 29، 31 و 32). در بررسی صفات زراعی، شاخص برداشت تیمار تکآبیاری60 میلیمتری در مرحله گلدهی با تیمار تکآبیاری90 میلیمتری در مرحله گلدهی در یک گروه قرار گرفت (جدول 6). ارقام کلزای آبی در صورتی که آب و کود کافی دریافت نمایند رشد رویشی زیادی خواهند داشت به طوری که شاخص برداشت در آنها از 16 تا 23 درصد گزارش شده است (18). آبیاری سبب افزایش ارتفاع بوته کلزا گردید، بیشترین میزان ارتفاع بوته مربوط به تکآبیاری90 میلیمتری در مرحله طویل شدن ساقه است و حتی در این مرحله نیز تفاوتی بین تکآبیاریهای 60 و90 میلیمتر مشاهده نشد و این به معنای کفایت تکآبیاری 60 میلیمتری است. طی تحقیقی روی آبیاری کلزا، نشان داده شد که آبیاری در مرحله تشکیل خورجین باعث افزایش تعداد خورجین در متر مربع شده و چنانچه در مرحلهای دیرتر انجام شود، تعداد دانه در هر خورجین افزایش مییابد. همچنین مشاهده شدکه به کارگیری 50 تا 60 میلیمتر آب آبیــاری در مـراحل حسـاس، عملکـرد را افـزایش میدهد (3 و 26). ارتفاع بوته برای تیمار برتر در تولید دانه (تکآبیاری 60 میلیمتری در مرحله گلدهی) برابر 5/69 سانتیمتر است (جدول 6). فاصله اولین خورجین از سطح زمین، پارامتری مهم در برداشت مکانیزه کلزا به شمار میرود که برای تیمار برتر در تولید دانه (تکآبیاری 60 میلیمتری در مرحله گلدهی) برابر 45 سانتیمتر است (جدول 6). آبیاری سبب افزایش طول خورجین کلزا گردید، بیشترین میزان طول خورجین مربوط به تکآبیاری 90 میلیمتری در مرحله گلدهی است (8/6 سانتیمتر) و تفاوتی بین تکآبیاریهای 60 و90 میلیمتر مشاهده نشده است.
جداول 3-8----
طول خورجین برای تیمار برتر در تولید دانه (تکآبیاری 60 میلیمتری در مرحله گلدهی) برابر 5/6 سانتیمتر است (جدول 6). آبیاری سبب افزایش تعداد دانه در خورجین کلزا گردید، بیشترین میزان تعداد دانه در خورجین مربوط به تکآبیاری 90 میلیمتری در مرحله گلدهی است (3/23) و تفاوتی بین تکآبیاری های 60 و90 میلیمتر مشاهده نشده است. تعداد دانه در خورجین برای تیمار برتر در تولید دانه (تکآبیاری 60 میلیمتری در مرحله گلدهی) برابر 7/22 است (جدول 6). آبیاری سبب افزایش تعداد خورجین در متر مربع کلزا گردید، بیشترین میزان تعداد خورجین در متر مربع (1481) مربوط به تکآبیاری 60 میلیمتری در مرحله گلدهی است (جدول 6).
طی تحقیقی در مشهد گزارش شد که آبیاری کلزا در مراحل ساقهدهی، گلدهی و غلافبندی برای دستیابی به عملکرد و کارآیی مصرف آب مناسب، ضروری است (6). تغییرات سال به سال مقدار و پراکنش بارش منجر به تغییراتی در زمان و شدت تنش آبی میشود به طوری که تفاوت آماری معنیداری از اثر زمان تنش آبی روی عملکرد دانه گزارش گردید (28). بروز خشکی دیر هنگام در زمان دانهبندی سبب تولید دانههای چروکیده میشود (13). بروز تنش رطوبتی اجزای عملکرد را تحت تاثیر قرار میدهد. طی تحقیقی، تنش آبی موجب کاهش تعداد خورجین در گیاه، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه و عملکرد دانه گردید، به نحوی که کاهش عملکردی از 66 تا 94 درصد گزارش گردید (1). سکاریس برایک و دانیل (1986) اهمیت پرهیز از تنش آب را در طول دوره بحرانی گلدهی تا رسیدن فیزیولوژیک متذکر شده و بیان داشتند که در طول این دوره، میزان آب نباید کمتر از 50 درصد ظرفیت نگهداری آب در خاک باشد (32). طی پژوهشی در خوی، وزن هزار دانه مهمترین جزء موثر بر عملکرد دانه دانسته شد و تعداد دانه در خورجین و شاخص برداشت تحت تاثیر ارقام کلزا قرار نداشت (7). عملکرد دانه کلزا در صورت بروز تنش گرمایی در طول مرحله گلدهی کاهش مییابد و کاهش عملکرد ناشی از کاهش تعـداد گـل و تعـداد و انـدازه دانـه در هر خــورجین است (27). اجزای عملکرد تحت تاثیر اعمال مدیریت، ژنوتیپ و محیط قرار میگیرند و غالباً در توجیه علت کاهش عملکرد بهکار میروند (15 و 35). کشت به موقع کلزای بهاره نقش مهمی در جلوگیری از افت عملکرد دارد چرا که نتایج نشان میدهد که تاخیر در کاشت سبب افت عملکرد و تاثیر بر اجزای آن شده است و یکی از دلایل آن کوتاه شدن دوره رشد رویشی است (38). کشت زود و به موقع ضمن بهبود عملکرد دانه و کارآیی مصرف آب، سبب افزایش شاخص سطح برگ و تولید ماده خشک بیشتر میشود (20).
عملکرد دانه با کلیه صفات مورد مطالعه همبستگی مثبت و معنیدار داشت. عملکـرد دانه به ترتیب با عملکـرد زیست توده (** 99/0)، تعـداد خـــورجیـن در متــر مـربـع (** 99/0)، کاه و کـلش (** 98/0)، تعــداد دانــه در خـــورجیــن (** 91/0)، طـول خــورجیــــــن (** 86/0)، فاصله اولین خورجین از سطح زمین (** 68/0)، ارتفــاع بـوته (** 67/0)، شـاخص بـــــرداشت (** 65/0) و وزن هــــزار دانـــــه (** 58/0) همبستگی مثبت و معنیدار داشت (جدول 7).
از نظر تجزیه علیت و تعیین اثر مستقیم و غیر مستقیم صفات شامل کاه و کلش، تعداد دانه در خورجین، تعداد خورجین در متر مربع، وزن هزار دانه و فاصله اولین خورجین از سطح زمین نشان داده شد که تعداد خورجین در متر مربع (P3)، کاه و کلش (P1) و تعداد دانه در خورجین (P2)، مهمترین عامل مؤثر و مثبت در عملکرد دانه و فاصله اولین خورجین از سطح زمین دارای اثر منفی بر عملکرد دانه است (جدول 8). نقش و اثر صفات مورد مطالعه بر عملکرد دانه به صورت زیر خلاصه میشود و نشان میدهد که این صفات بر عملکرد دانه و روی یکدیگر چه اثری داشتهاند. ترتیب اولویت اثربخشی عاملهای موثر و مثبت بر عملکرد دانه در روابط زیر مشهود است.
شیرانیراد و احمدی (1374) طی تحقیقی گزارش کردند که در کلزا، عملکرد دانه تابعی از تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین و وزن هزار دانه میباشد (11). قطع آبیاری از مرحله ساقهدهی به بعد، تنش شدیدی را به کلزا وارد و منجر به کاهش شدید تعداد خورجین در بوته میگردد (9). همچنین نشان داده شد که اعمال تنش رطوبتی در مرحله رشد طولی ساقه اصلی بر تعداد شاخههای فرعی اثر منفی گذاشت و اعمال تنش در مرحله گلدهی موجب کاهش تعداد خورجینها و در مرحله تشکیل خـورجین سبب کاهش وزن هـزار دانـه گـردید (5). همچنین نشان داده شد که آبیاری تکمیلی کلزا با طولانی کردن دوره گلدهی، تعداد خورجین ها و تعداد دانه در خورجینها را بالا میبرد (17) که بیانگر میزان رشد رویشی و ایجاد شاخ وبرگ و نهایتاً تولید دانه بیشتر است. بنابراین عرضه بیشتر مواد فتوسنتزی، فقدان همبستگی منفی بین تعداد خورجین وتعداد دانه در خورجین را باعث میگردد (29).
نتیجهگیری
بر اساس مجموع نتایج به دست آمده، در شرایط تکآبیاری، تعداد خورجین در متر مربع، عملکرد کاه و کلش و تعداد دانه در خورجین دارای اثر مستقیم مثبت و وزن هزار دانه دارای اثر مستقیم منفی بر عملکرد دانه هستند و نشان میدهد که تکآبیاری در مرحله گلدهی با بهبود ظرفیت آب خاک، سبب افزایش میزان رشد رویشی، ایجاد شاخ و برگ و در نهایت دانه بیشتر میشود. ضمناً پیشنهاد میشود تحقیقات تکآبیاری پاییزه و بهاره برای ارقام کلزا و نیز دیگر محصولات دانههای روغنی به صورت جامع صورت پذیرد.
سپاسگزاری
این مقاله مستخرج از نتایج طرح تحقیقاتی شماره 81157-21-101 است که با اعتبارات و امکانات موسسه تحقیقات کشاورزی دیم اجرا گردید، بدین وسیله تشکر و قدردانی میشود.