3دانشجوی دکترای تخصصی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثر گونه غیر بومی دارتالاب در مقایسه با گونههای بومی سفیدپلت و توسکای قشلاقی بر خصوصیات شیمیایی خاک درمنطقه صفرابسته آستانه اشرفیه انجام گردید. طرح آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوک کامل تصادفی با دو فاکتور (1) نوع پوشش درختی با سه سطح (2) عمق نمونهبرداری در دو سطح و در سه تکرار بود. برای نمونهبرداری خاک در هر تکرار پلاتهای 100 متر مربعی انتخاب شده و از چهارگوشه و مرکز هر پلات در هر عمق، نمونه خاک برداشته شد. نمونههای هر عمق با یکدیگر مخلوط شده و یک نمونه مرکب جهت آنالیزهای شیمیایی به آزمایشگاه منتقل شد. تعدادی ازویژگیهای خاک نظیر pH، هدایت الکتریکی، کربن آلی، نیتروژن کل، اسید هومیک و فولویک، آهک معادل و نسبت کربن به نیتروژن اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که خاک هر سه پوشش گیاهی از نظر pH اختلاف معنیداری نداشتند ولی بینسایر پارامترهای اندازهگیری شده اختلاف معنیداری وجود داشت. کم بودن میزان هدایتالکتریکی خاک را میتوان به وجود سنگ مادر آبرفتی و همچنین بالا بودن میزان بارندگی در منطقه و نزدیکی آن به رودخانه سفیدرود و در نتیجه آبشویی فراوان در خاک نسبت داد. پوشش جنگلی دارتالاب نسبت به دو توده جنگلی بومی توسکا و سفیدپلت باعث افزایش معنیدار مقدار کربن آلی، نیتروژن، اسیدهومیک و فولویک در خاک شده بود. از آنجایی که تفاوت میان اثر ترکیب گونههای جنگلکاری شده بر خواص خاک در هر دو عمق خاک دیده میشود، میتوان علت این اختلافها را بیشتر به خاطر وجود تفاوتها در خواص شاخ و برگ، کمیت و کیفیت لاشبرگ، فرایندهایی که در کف جنگل روی میدهد و همچنین تفاوت در عملکرد ریشهای و بازگشت عناصر غذایی دانست. به علاوه نسبت کربن به نیتروژن در خاک تحت پوشش توسکای قشلاقی کمترین مقدار بود که بیانگر افزایش فعالیت بیولوژیکی و تثبیت نیتروژن در خاک این توده است. بنابر این میتوان نتیجهگیری کرد که درخت دارتالاب در مدت زمان بیش از 3 دهه اثرات ثانویهای در خاک ایجاد کرده و بررسیهای دقیقتری در سال های آتی نیاز است. یا با استفاده از شاخصهای بیولوژیکی و بیوشیمی که پاسخ سریعتری به تغییرات محیطی میدهند اثر گونههای مختلف درختی بر کیفیت خاک مطالعه شود.
Effect of Populus caspica, Alnus glutinosa and Taxodium distichum on Some Soil Chemical Properties in Forestlands
of Astaneh Ashrafieh
نویسندگان [English]
Sh. Seyghalani1؛ H. Ramezanpour2؛ E. Kahneh3
1Former Graduate Student, University of Guilan, College of Agriculture, Soil Science
Department
2Associate Professor, University of Guilan, College of Agriculture, Soil Science
Department
3PhD student, Ferdowsi University of ashhad, College of Agriculture, Soil Science Department
چکیده [English]
This study compared the effects of exotic species, Taxodium distichum, with two native species, Populus caspica and Alnus glutinosa, on soil chemical properties in the Safrabasteh forestlands of Astaneh Ashrafieh region. A factorial experiment was conducted in the framework of completely randomized block design with two factors: (1) three types of tree cover and (2) two levels of sampling depth, with three replications. For each replicate, plots of 100 m2 were chosen and soil samples were taken at the center and every four corner of the plots in each depth. Then, samples of each depth were mixed and one combined sample was used for chemical analysis. Some soil properties such as pH, electrical conductivity, organic carbon, total nitrogen, humic and fulvic acid, equivalent calcium carbonate and C/N ratio were determined. The results revealed no significant difference in pH of soils under three forest cover, however, there were significant differences in the other parameters. Decrease in soil electrical conductivity was due to alluvial parent material, high rainfall in this region, and proximity to the Sefidrood River, which caused more leaching in the soil. Taxodium distichum led to increase organic carbon, nitrogen, humic and fulvic acid in soil in comparison with the two native forest covers, Alnus and populous. However, differences among interaction of forest species with soil properties observed in both depths could be due to the different qualities and quantity of litter, bush and proceses that occur in the forest floor. It also depends on root function and elemental recycling. Furthermore, C/N ratio was the lowest in soil under Alnus glutinosa cover, which is probably related to higher biological activity and nitrogen fixation. It can be concluded that Taxodium distichum has had secondary effects on the soil during the last three decades. Thus, further and more detailed studies are necessary in the future; or by using biological and biochemical indexes that give faster response to the environmental changes, the effect of various species on soil quality could be studied.